درباره ادعای اینکه برجام ایران را به هچل انداخت
در سالگرد برجام مخالفان برجام باردیگر به تکاپو افتاده اند تا ثابت کنند توافق برجام ایران را به اصطلاح به هچل یا همان گرفتاری انداخت در این باب بدون اغراق می شود دهها کتاب نوشت اما من فقط به دو سه مورد که اخیرا قای نوبری حیرانی سفیر سابق ایران در شوروی از مخالفان برجام نکاتی را در مصاحبه با شبکه افق مطرح کرده است در اینجا تحلیل می کنم :
آقای نوبری در مصاحبه خود با شبکه افق ادعاهایی را در مورد به اصلاح «هچل برجام» مطرح می کند البته این هم یک نوع مغلطه است که ناقد اتفاقات قبل یک ماجرا را نبیند و صرفا اتفاقات بعد از آن را بصورت ناقص تعریف کند. آقای نوبری یا خبر ندارد یا مخصوصا این واقعیت را نادیده می گیرد که جمهوری اسلامی ایران زمانی در هچل افتاد که وقتی خبر ایجاد سایت هسته ای در نطنز و راکتور آب سنگین در اراک توسط مجاهدین خلق در کنفرانس مطبوعاتی در نیویورک مطرح گردید ، البرادعی مدیرکل وقت آژانس بین المللی انرژی هسته ای با هماهنگی قبلی از سایت نطنز بازدید کرد. بازرسان همراه او در نمونه برداری که از محیط کردند بعدا روشن شد آثار اورانیوم غنی شده به میزان نود درصد یافتند . اورانیوم برای تامین سوخت راکتور تولید برق اتمی فقط 5 درصد غنی سازی می خواهد برای تولید رادیو ایزوتوپ ها دارویی 20 درصد و برای سوخت کشتی ها اتمی 40 درصد اما وقتی تا 90 درصد غنی می شود یعنی نزدیک شدیم برای تولید یک بمب اتمی .
6 سال طول کشید تا ایران ثابت کند منشاء این اورانیوم نود درصدی داخل ایران نبوده بلکه درون سانتریفیوژی بوده که ایران به عنوان نمونه از عبدالغدیرخان پاکستانی گرفته است . این خطا زمانی که اثبات شد منشا خارجی داشته اتهام دوم هم مشکلش حل شد. چون بر طبق پیمان ان پی تی و ترتیبات اجرایی آن با آژانس، ایران موظف بود 6 ماه قبل از بهره برداری از سایت های خود آن را به آژانس اطلاع دهد و چون نظنز و راکتور اراک را نشان نداده بود، سئوال آژانس این بود که شما غنی سازی کردید یعنی بهره بردای کردیددر حالی که باید باید 6 ماه قبل به اطلاع ما می رسانیدید چرا نرسانید ؟ پاسخ ایران هم این بود که ما هنوز بهره برداری را شروع نکردیم چون نطنز هنوز تکمیل نشده بود. آژانس زمانی این پاسخ ایران را پذیرفت که مشخص شد منشاء غنی سازی نود درصدی همان سانتریفیوژ نمونه وارداتی بوده است .همین ماجرا به همین سادگی کلی بهانه دست اسرائیل و آمریکا ومتحدانش داد تا مدتها تبلیغ کنند ایران پنهان کاری میکند.
آقای نوبری عزیز یا این ماجراها را می داند یا آنکه معتقد است اینها هچل نبود بلکه برجامی که توانست به اتهامات ردیف شده علیه ایران در 12 سرفصل و 66 بند پایان بدهد ،هچل محسوب می شود!
درست است که این اتهام ها از نظر ایران دروغ بافی و پرونده سازی علیه ایران بود برای آنکه مانع از دستیابی ایران به چرخه کامل سوخت هسته ای بشوند، اما همین اتهام ها تحت عنوان PMD مشکلات عدیده ای را برای ایران بوجود آورد و یکی از دلایل مهمی که پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد ،مطرح شدن همین اتهام ها در شورای حکام آژانس بود که بر اساس اطلاعات دزدیده شده از یک لب تاب یک مسئول ایرانی، ساخته شده بود.
البته دلایل دیگری هم بود که پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شد و ناحق و ناروا ایران را با شش قطعنامه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد ، تهدید کننده صلح و امنیت دنیا معرفی کردند. آقای نوبری حیرانی این موضوع مهم را هچل نمی دانند اما برجامی که موجب شد ایران بدون آنکه حتی یک روزاین شش قطعنامه تحت فصل هفتم منشور را اجرا کند ، به پرونده سازی پایان داد هچل می داند. حتی اگر مخالفان به ساز و کار بازگشت قطعنامه های تحریمی موسوم به مکانیزم ماشه استناد کنند بازهم باید گفت برجام موجب شد این قطعنامه ها حداقل در پنج سال اخیر کنار گذاشته شود و بعد از این هم هنوز اتحادیه اروپا مادامی که ایران تحت نظارت آژانی فعالیت کند مایل به بکارگیری روند مکانیزم ماشه نیست . آیا این کار را می شود هچل دانست! یا کسانی که می گویند ایران نبایدبرجام را می پذیرفت و بطور قطع اوضاعی به مراتب بدتر از شرایط امروز داشت .
در مورد برجام همینطوری می توان در ابعاد مختلفش توضیح داد ازجمله این باور اقای نوبری که تصور می کند اگر ایران قدرت هسته ای خود را بالا می برد غرب مجبور می شد تحریم ها را متوقف کند! اکنون مثل روز روشن است که حتی اگر ایران بمب هسته ای هم درست می کرد تحریم ها پایان نمی یافت. همچنانکه برای کره شمالی که بمکب هسته ای هم دارد تحریم ها پایان نیافت. بگذریم از آنکه کره شمالی حمایت چین را دارد اما در مورد ایران، روسیه و چین زمانی حاضر شدند مانع از صدور قطعنامه جدید علیه ایران شوند که ایران برجام را اجرا کرد اگر ایران برجام را امضاء نمی کرد یا اجرا نمی کرد، چین و روسیه مانند همان شش قطعنامه تحت فصل هفتم علیه ایران رای می دادند این قصه پر غصه سر دراز دارد فکر می کنم تا همین حد هم کفایت می کند