امریكا با خروج از برجام یكی از گسترده‌ترین یا شاید بتوان گفت بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها در طول تاریخ را علیه ایران اعمال كرده است. ولی طی دو سال گذشته تلاش كرد به نحوی نشان دهد كه كماكان قصد دارد از فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای حمایت كند و با آن مخالفتی ندارد از همین رو بازطراحی رآكتور اراك و نیروگاه اتمی بوشهر را از تحریم‌ها معاف كرد. البته بازطراحی رآكتور اراك ابتدا بنا بود با حضور چین و نظارت امریكا انجام شود كه با خروج ایالات متحده از برجام انگلیس جانشین آن در این طرح شد. اما اكنون كه امریكا تصمیم گرفته رآكتور اراك را تحت تحریم قرار دهد، نشان می‌دهد كه ایالات متحده قصد دارد هر گونه همكاری با ایران را متوقف و آن را منوط به تبعیت از سیاست‌های امریكا كند كه اگر بنا به تبعیت بود كار ایران و امریكا به این مرحله كشیده نمی‌شد. البته بعید به نظر می‌رسد كه چین و انگلیس از این سیاست تبعیت كنند. چرا كه این سیاست امریكا در تعارض آشكار با توافق‌هایی است كه پیش‌تر با این كشورها بر سر برنامه هسته‌ای ایران صورت گرفته است. ولی با این وجود اگر چین و انگلیس مجبور به تبعیت از تحریم امریكا شوند، ایران این پروژه را به تنهایی تكمیل خواهد كرد. ایران از سال 2003 پروژه رآكتور آب سنگین اراك را آغاز كرد و سپس در توافق برجام یك نوع طراحی مجدد شكل گرفت و تاكید شد كه ایران مجری این پروژه است. ولی به دلیل اینكه ایران قصد داشت گواهینامه و استاندارد بین‌المللی برای محصولات رآكتور اراك را به دست آورد، از مشاركت چین در بازطراحی رآكتور استقبال كرد و بنا بود بر این امر امریكا نیز نظارت داشته باشد. ولی در عمل با شرایط به وجود آمده باید دید كه همكاری‌های چین و انگلیس ادامه پیدا خواهد كرد یا خیر. اما اگر فرض را بر تبعیت هر دو كشور از امریكا بگیریم، ایران دانش استفاده از فناوری هسته‌ای را بومی كرده است و می‌تواند این رآكتور را با استانداردهای بین‌المللی عملیاتی كند. با این وجود اگر كار در چارچوب برجام صورت می‌گرفت مزایای بیشتری داشت چرا كه ایزوتوپ‌های دارویی تولید شده در ایران یك گواهینامه بین‌المللی دریافت می‌كرد. ولی در شرایط خروج این كشورها دیگر این محصولات گواهی بین‌المللی نخواهند داشت و باید در داخل ایران مصرف شود. ایران تاكنون نشان داده كه دانش فنی ساخت رآكتور آب سنگین را دارد و امریكا با تحریم خود، ایران را بین دوراهی تسلیم یا استقلال قرار داده‌ است. دانش ساخت رآكتور آب سنگین، یك دانش پیشرفته است و به دلیل بومی‌سازی این دانش در ایران باید به این مسیر ادامه داد. لازم به ذكر است در طول مدت اجرایی‌سازی برجام ایران چند اقدام مهم در بحث توسعه فناوری هسته‌ای خود انجام داده است. آخرین دستاورد درپوش 100 تنی بود كه با موفقیت در رآكتور مستقر شد. اما طرحی كه اكنون ایران دنبال می‌كند همان رآكتوری است كه در برجام بر سر آن به توافق رسیده است. طرحی كه برای خنك كردن رآكتور از آب سنگین كماكان استفاده می‌شود. ایران در طراحی اولیه می‌توانست از اورانیوم طبیعی برای رآكتور استفاده كند، اما برای رفع نگرانی طرف مقابل در بازطراحی به نحوی عمل شد كه به جای اورانیوم طبیعی از اورانیوم 20 درصد استفاده شود. امریكایی‌ها در ابتدا این طراحی را نپذیرفتند و آن را اجرایی نمی‌دانستند اما در نهایت ارنست مونیز، وزیر انرژی وقت امریكا پیشنهاد ایرانی‌ها را پذیرفت. در بازطراحی رآكتور كماكان آب سنگین باقی می‌ماند و پسماند سوخت آن‌كه از جمله نگرانی‌های غرب بود، حداقل لازم پلوتونیوم از آن به دست می‌آید. ولی اكنون این نكته وجود دارد كه تحریم امریكا دست ایران را برای بازگشت به طراحی گذشته باز می‌گذارد. از سویی دیگر با پایان یافتن ساخت رآكتور اراك اگر طرف‌های متعهد برجام سوخت 20 درصد آن را تامین نكنند، برای ایران غنی‌سازی اورانیوم 20 درصد كار بسیار آسانی است چرا كه دانش فنی آن را به‌ طور كامل در اختیار داریم و افزایش درصد غنی‌سازی به هیچ عنوان كار سختی برای ایران نخواهد بود. زیرا وقتی یك كشور بتواند غنی‌سازی 5 درصدی انجام دهد به راحتی غنی‌سازی سطح بالاتر هم انجام می‌دهد. در خصوص پسماند سوخت رآكتور اراك نیز پیش‌تر بنا بود كه ایران آن را به خارج از كشور تحویل دهد ولی دفع پسماند فرآیند مهندسی خاصی دارد و باید در اعماق زمین دفن شود و از آن دیگر استفاده خاصی صورت نگیرد. هر چند استحصال پلوتونیوم امكان‌پذیر است و از آن می‌توان در صنایع باتری‌سازی استفاده كرد. در این شرایط ایران است كه تصمیم خواهد گرفت كه با پسماند چه كند و دیگر تعهدی در این بخش ندارد ولی نباید فراموش كرد كه بر كل این فرآیند نظارت آژانس كماكان ادامه دارد. ولی غرب اكنون به نحوی قصد دارد شرایط را نشان دهد كه ایران در حال مخفی‌كاری است در صورتی كه كل فرآیند و فعالیت هسته‌ای ما تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است.  از سوی دیگر اگر امریكایی‌ها قصد داشته باشند تامین سوخت نیروگاه بوشهر را نیز تحریم كنند، بعید به نظر می‌رسد كه روسیه از آن تبعیت كند. چرا كه روسیه نسبت به تامین سوخت بوشهر تعهد دارد. روس‌ها پیش‌تر تحت فشار بودند كه پروژه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را متوقف كنند ولی اكنون نه تنها فاز اول نیروگاه را به اتمام رسانده‌اند بلكه مشغول اجرای فاز 2و3 این نیروگاه هستند. بنابراین به نظر نمی‌رسد كه روس‌ها تن به تحریم‌های امریكا بدهند، البته این موضوع نه به خاطر ایران بلكه منافع آن اقتضا می‌كند كه چنین كاری را انجام ندهند. تعهد روسیه برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر نیز تا سال 2021 است و از آن پس ایران می‌تواند در این زمینه تصمیم‌گیری كند. اورانیوم مورد نیاز نیروگاه بوشهر چیزی در حدود 30 تن در سال است از همین رو به نفع ایران خواهد بود كه به این همكاری ادامه دهد. ولی به دلیل وابسته نبودن، ایران همواره یك ذخیره قوی دارد كه می‌تواند این كار را در صورت عدم تامین سوخت ادامه دهد. از طرفی نیروگاه بوشهر اولین نیروگاه موفق روسیه پس از فروپاشی شوروی بوده است و با همین مدل توانست با كشورهای تركیه و امارات نیز برای ساخت رآكتور قرارداد منعقد كند و به این راحتی از آن نخواهد گذشت.