تاكتیك سعودی در نزدیكی به روسیه

حسن بهشتی‌پور در گفت‌وگو با «اعتماد» مطرح كرد

مصاحبه کننده و تنظیم متن از شهاب شهسواری

 ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه، بعد از 12 سال برای دومین بار به عربستان سعودی سفر كرده است. رسانه‌ها سفر پوتین را در راستای افزایش نقش و نفوذ روسیه در خاورمیانه و غرب آسیا تفسیر می‌كنند. همزمان مشاركت روسیه در پروژه‌های انرژی عربستان سعودی به ویژه اعلام آمادگی كمپانی هسته‌ای روس‌اتم برای مشاركت در ساخت راكتورهای هسته‌ای در عربستان سعودی، نشان از وارد شدن روابط دو كشور به فاز جدید دارد. برای بررسی عمق روابط میان مسكو و ریاض و همچنین ابعاد همكاری‌های هسته‌ای میان دو كشور، با حسن بهشتی‌پور، كارشناس مسائل روسیه و اوراسیا و همچنین پژوهشگر مسائل هسته‌ای گفت‌وگو كردیم. بهشتی‌پور معتقد است كه هنوز روابط روسیه و عربستان سعودی بسیار جوان‌تر از آن است كه بتواند بر سیاست‌های استراتژیك سعودی به ویژه رابطه دیرینه این كشور با امریكا اثرگذار باشد. در ادامه متن كامل گفت‌وگوی «اعتماد» را با حسن بهشتی‌پور، كارشناس مسائل روسیه و اوراسیا مطالعه می‌كنید.

نقش روسیه در سیاست خارجی ریاض تا چه اندازه جدی است؟ تصور می‌كنید كه سفر ولادیمیر پوتین به ریاض نشانه ناامیدی عربستان از امریكا باشد؟

روابط امریكا و عربستان، خیلی ریشه‌دارتر از روابط روسیه و عربستان است. تا سال 1990 اصولا روابط رسمی دیپلماتیك میان روسیه و عربستان سعودی وجود نداشت و درست یك سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود كه عربستان، شوروی را به رسمیت شناخت. یعنی در مجموع، روابط ریاض و مسكو، كمتر از 30 سال قدمت دارد و یك رابطه بسیار جوان و تازه است. در برابر، روابط ریاض و واشنگتن نزدیك به نیم قرن سابقه بیشتر نسبت به رابطه با مسكو دارد. از سال 1945 روابط گسترده و عمیقی میان واشنگتن و پادشاهی سعودی ایجاد شد كه تا به امروز هم ادامه یافته است.

رابطه سه دهه‌ای عربستان سعودی و روسیه، بسیار جوان است، شاید سفر اخیر پوتین به ریاض و پیش از آن سفرهای پادشاه و ولیعهد عربستان به مسكو را بتوان به عنوان دوران بلوغ روابط میان دو كشور تعبیر كرد. اما نمی‌توان هنوز گفت كه روابط میان روسیه و عربستان به سمت یك نوع شراكت یا اتحاد استراتژیك حركت می‌كند. رابطه عربستان و روسیه از سال 2011 تاكنون به شكل قابل توجهی افزایش پیدا كرده است. اما به هر حال پیوندهای عربستان با غرب و به ویژه امریكا بسیار مستحكم‌تر از آن است كه ریاض آمادگی قطع آن و ورود به یك شراكت استراتژیك تازه داشته ‌باشد. رابطه با روسیه برای پادشاهی سعوی یك مسیر استراتژیك نیست، بلكه یك مسیر تاكتیكی است كه گاهی برای فشار به رقبای منطقه‌ای یا تحریك امریكا از آن استفاده می‌شود. روسیه هم تمایل آنچنانی به فرو رفتن در تعهدات به عربستان ندارد. برای مثال در مورد یمن، عربستان انتظار دارد كه روسیه موضعی محكم در حمایت از این كشور بگیرد، اما مسكو حاضر به چنین كاری نیست و حتی در شورای امنیت هم تاكنون دو بار آرایی داده است كه باب میل عربستان سعودی نیستند.

ولادیمیر پوتین پیش از سفرش به ریاض گفته ‌بود كه رابطه روسیه با هیچ كشوری برای آسیب رساندن به كشور ثالث نیست. فكر می‌كنید این ژست بی‌طرفانه و رابطه خوب مسكو با رقبای منطقه‌ای ریاض همچون ایران و تركیه، باعث بی‌اعتماد در ریاض نخواهد شد؟

بعید می‌دانم در ریاض حس بی‌اعتمادی نسبت به روسیه وجود داشته ‌باشد. به باور من عربستان سعودی تصور نمی‌كند كه توسعه مناسبات مسكو با تهران یا حتی آنكارا خلاف منافع عربستان باشد. دیپلماسی در جهان امروز بر مبنای شرط و شروط نیست، اینكه مسكو با تل‌آویو رابطه دارد، دلیل نمی‌شود كه رابطه تهران با مسكو قطع شود. اگر قرار بر این بود، ایران باید رابطه‌اش را با هندوستان هم قطع كند. اگر اقدامات مسكو در رابطه با تهران، آنكارا یا دوحه، به منافع ریاض ضربه می‌زد، خب طبیعی بود كه عربستان اعتراض می‌كرد، اما در چارچوب منافع ملی عربستان، رابطه با مسكو ارزشمندتر از این است كه به بهانه رابطه این كشور با كشورهای دیگر سایه بر آن بیندازند. روسیه بر اساس منافع ملی خودش چه با ایران، چه با قطر، چه با تركیه و چه با اسراییل رابطه دارد، عربستان نه می‌تواند و نه می‌خواهد كه این روابط باعث اخلال در رابطه خودش با مسكو شود.

ولادیمیر پوتین در سال‌های اخیر نگاه ویژه‌ای به منطقه غرب آسیا و خلیج‌فارس دارد، تصور می‌كنید انگیزه و اهداف او از پیگیری این استراتژی چه باشد؟

نگاه به آسیای غربی و خاورمیانه، سیاست جدیدی در روسیه نیست. از دوران تزاری هم روس‌ها نگاه ویژه‌ای به آسیای غربی داشتند. این نگاه در دوران شوروی هم ادامه پیدا كرد. دولت روسیه در دوران پس از فروپاشی شوروی امكان زیادی برای بروز و ظهور سیاست خارجی‌اش نداشت. قدرت مانور روسیه بعد از فروپاشی شوروی برای تاثیرگذاری بر مسائل خاورمیانه و آسیای غربی به ‌شدت كاهش یافت. روسیه دوران پوتین در حال بازیابی جایگاه پیشین خود در خاورمیانه و غرب آسیاست. بهار عربی یا بیداری اسلامی، فرصتی برای روسیه ایجاد كرد تا بتواند بار دیگر در منطقه خاورمیانه و آسیای غربی تاثیرگذار باشد. به هر حال دولت سوریه یكی از نزدیك‌ترین متحدان روسیه در منطقه بود كه بحران در این كشور، باعث شد تا مسكو به شكل مستقیم وارد مسائل منطقه شود. به موازات سوریه، دولت روسیه تلاش كرد با عربستان سعودی، تركیه و مصر هم روابط خود را بازتعریف كند. بعد از تقریبا دو دهه فترت، روس‌ها امكان بروز و ظهور سیاست خود را در خاورمیانه، غرب آسیا و شمال آفریقا پیدا كرده‌اند و در حال استفاده از این فرصت هستند.

باید توجه داشت كه جز تحولات داخلی كشورهای عربی منطقه، بعد از بهار عربی، خروج تدریجی امریكا از منطقه هم جا را برای افزایش نفوذ روسیه باز كرده است. امریكایی‌ها به تدریج حضور خود را از آسیای غربی و خاورمیانه كمتر می‌كنند، در سال‌های اخیر و در دو دولتی كه در كاخ سفید بودند، استراتژی تغییر تمركز به آسیای شرقی تقویت شده است. امریكا از آنجا كه رقیب اصلی خود را چین تلقی می‌كند، از سرمایه‌گذاری و نفوذ در خاورمیانه و آسیای غربی كاسته و مركز ثقل سیاست خود را در جنوب شرقی و شرق آسیا منتقل كرده است. روسیه از خلأ موجود استفاده می‌كند و در حال تقویت موقعیت خود در منطقه غرب آسیاست.

ریاض و مسكو در سفرهای پیشین مقام‌های ارشد عربستان به روسیه، تفاهمنامه‌هایی برای ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای و حتی انتقال فناوری غنی‌سازی امضا كرده‌اند. دیروز هم مدیرعامل كمپانی روس‌اتم از مشاركت این كمپانی در مناقصه ساخت نیروگاه‌های اتمی عربستان خبر داد. به نظر شما روابط هسته‌ای مسكو و ریاض تا چه حد جدی است؟

انتقال فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز حق همه كشورهای جهان است. همه كشورهایی كه معاهده NPT (پیمان منع اشاعه هسته‌ای) را پذیرفته‌اند، حق دارند كه به همه جنبه‌های فناوری هسته‌ای دسترسی داشته ‌باشند. من تصور نمی‌كنم منعی قانونی و حقوقی برای روسیه در انتقال فناوری‌های هسته‌ای، از جمع فناوری غنی‌سازی به عربستان سعودی داشته باشد. اما واقعیت این است كه مسكو منفعت خود را در انتقال این فناوری نمی‌بیند، چراكه معتقد است فروش سوخت راكتورهای هسته‌ای بخشی از منابع درآمدی آنان است. مسكو در مقابل ایران هم از همین سیاست استفاده كرد، یعنی ساخت نیروگاه هسته‌ای و انعقاد قرارداد فروش سوخت برای بلندمدت. روسیه یكی از بزرگ‌ترین صادركنندگان سوخت هسته‌ای است، از یك سو میله‌های آماده سوخت راكتور را تامین می‌كند و از سوی دیگر پسماند سوخت را نیز از كشورهای مصرف‌كننده دریافت می‌كند كه از طریق بازفرآوری پسماندهای سوخت هسته‌ای بخشی از پلوتونیوم مورد نیاز خود را كه در سلاح‌های هسته‌ای نیز كاربرد دارد، تامین كند.

روسیه قاعدتا به دنبال قراردادی با عربستان سعودی با همان ساختاری است كه در ایران اقدام به ساخت راكتور هسته‌ای كرد، چنین قراردادی را اخیرا روس‌ها با تركیه هم منعقد كرده‌اند. باید توجه داشت كه تجربه ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر، اولین تجربه روسیه در ساخت یك نیروگاه هسته‌ای در خارج از مرزهای جمهوری‌های استقلال یافته شوروی سابق بود. موفقیت تجربه نیروگاه بوشهر، باعث شده است كه از این الگو به عنوان یك الگوی بازاریابی استفاده كند.

به اضافه باید توجه داشت كه حتی در صورت تمایل روسیه برای واگذاری فناوری غنی‌سازی اورانیوم به عربستان، قدرت‌های دیگر علاقه‌ای به انتقال این فناوری ندارند. اسراییل بیشترین حساسیت را به انتقال فناوری غنی‌سازی اورانیوم به عربستان نشان می‌دهد و همزمان دولت ایالات متحده امریكا هم كه خود قرارداد ساخت چندین راكتور اتمی را در عربستان سعودی دست‌كم در حد تفاهم اولیه امضا كرده است، شرط عدم دستیابی به فناوری غنی‌سازی اورانیوم را اصلی‌ترین شرط برای ادامه همكاری‌های هسته‌ای با پادشاهی سعودی می‌داند. اگر ریاض علاقه‌مند باشد كه فناوری غنی‌سازی اورانیوم را در اختیار داشته ‌باشد، قاعدتا روسیه و امریكا گزینه‌های مناسبی برای دستیابی به این فناوری نیستند و شاید پاكستان گزینه بهتری باشد.

آیا روسیه در رقابت با امریكا می‌تواند سهمی از بازارهای هسته‌ای عربستان را به‌دست بیاورد؟

روسیه توان و فناوری لازم را برای صادرات فناوری‌های هسته‌ای و نظامی دارد. اما واقعیت این است كه از نظر حجم مبادلات در حوزه‌های مختلف به ویژه حوزه فناوری‌های نظامی، مسكو اصولا توان رقابت با امریكا در عربستان سعودی را ندارد. حجم مبادلات نظامی امریكا و عربستان سعودی به ‌شدت زیاد است، در همین چند سال اخیر گفته می‌شود كه بیش از 100 میلیارد دلار قرارداد فروش تسلیحات امریكا به عربستان امضا شده است. در واقع می‌توان گفت كه بازار نظامی عربستان به شكل كامل تحت انحصار امریكاست. روسیه در واقع به دنبال روزنه‌ای برای شروع مبادلات با پادشاهی عربستان است كه شاید ساخت نیروگ اه‌های هسته‌ای و پیشنهاد فروش سامانه‌های پدافند ضد موشكی، گام‌های اولیه ورود روسیه به بازار عربستان باشد كه آنها هم هنوز قطعی نیست. رییس‌جمهور روسیه، چند هفته پیش در حاشیه دیدار سه جانبه با روسای جمهور اسلامی ایران و تركیه، در طعنه به ناتوانی سامانه‌های موشكی پاتریوت امریكایی، پیشنهاد فروش سامانه‌های ضدموشكی و ضدهوایی اس300 و اس400 را به عربستان مطرح كرد.

امریكا اجازه چنین كاری را می‌دهد؟

واقعیت این است كه تصور حرف‌شنوی بدون قید و شرط ریاض از واشنگتن، با واقعیت منطبق نیست. همان‌گونه كه تركیه كه عضو سازمان پیمان آتلانتیك شمالی (NATO) است و با وجود توصیه‌ها و حتی تهدیدهای امریكا اقدام به خرید سامانه اس400 از روسیه كرد، عربستان هم توان و ظرفیت چنین سفارشی را دارد و هم روسیه توان تامین این فناوری را به عربستان دارد. البته به هر حال برای چنین اقدامی هزینه‌هایی غیر از هزینه خرید سامانه‌های پیشرفته نظامی هم وجود دارد، چراكه ممكن است امریكایی‌ها به تلافی این اقدام، تحریم‌ها یا فشارها را به عربستان وارد كند، همان‌گونه كه در مقابل تركیه دست به اقدامات تقابلی زدند.

امریكا در واقع قراردادهایی برای ساخت راكتورهای هسته‌ای در عربستان امضا كرده است، اما مساله این است كه شریط امریكا برای كنار گذاشتن فكر فناوری غنی‌سازی اتمی در خاك عربستان و امتناع عربستان از سپردن چنین تعهدی باعث شده است تا این قرارداد فعلا اجرایی نشود. به هر حال، دولت امریكا با وجود مخالفت كنگره و افكار عمومی، فعلا مقدمات اجرای قراردادهایی برای تاسیس نیروگاه‌های هسته‌ای در عربستان را آغاز كرده است.

امریكا تصمیم قطعی خود را اتخاذ كرده است كه اجازه غنی‌سازی اورانیوم را به مشتریان فناوری هسته‌ای‌اش ندهد. همان‌گونه كه درست پیش از انقلاب اسلامی در ایران هم چنین تعهدی را از پادشاهی پهلوی گرفتند. چه روسیه در عربستان راكتور بسازد چه نسازد، امریكا بدون تعهد عدم غنی‌سازی حاضر به همكاری هسته‌ای با سعودی‌ها نیست. به اضافه اینكه كاخ سفید از سوی گروه‌های منتقد عربستان نیز تحت فشار است. اقداماتی مانند قتل جمال خاشقجی روزنامه‌نگار منتقد، اتهام مشاركت عربستان در حملات 11 سپتامبر و همچنین ادامه جنگ در یمن، بخشی از نیروهای مترقی‌تر در واشنگتن را نسبت به همكاری در حوزه هسته‌ای با عربستان سعودی، به ‌شدت حساس كرده است.

یعنی معتقدید كه هیچ یك از این دو كشور به عربستان فناوری غنی‌سازی نمی‌دهند؟

بگذارید من یك نتیجه‌گیری از بحث هسته‌ای بكنم، نه روسیه و نه امریكا بر مبنای منافع ملی و اقتصادی‌شان حاضر به فروش فناوری غنی‌سازی به عربستان سعودی نیستند. به ویژه كه لابی قدرتمند اسراییلی، چه در مسكو و چه در واشنگتن، به ‌شدت برای جلوگیری از چنین اقدامی تلاش كرده است. دوم اینكه ما ایرانی‌ها باید حواس‌مان باشد كه در دام چنین مخالفتی نیفتیم، چراكه بر اساس همان استراتژی كه جمهوری اسلامی ایران معتقد است غنی‌سازی اورانیوم و داشتن فناوری‌های هسته‌ای صلح‌آمیز، حق همه كشورها از جمله خود ماست، عربستان سعودی هم حق دارد از این فناوری بهره‌مند شود. جمهوری اسلامی ایران از خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای حمایت می‌كند، نه از خاورمیانه عاری از غنی‌سازی، مادامی كه برنامه هسته‌ای هر كشور صلح‌آمیز و تحت نظارت دقیق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد، همه كشورها چه در منطقه ما و چه در بقیه نقاط جهان حق دارند از فناوری هسته‌ای برخوردار باشند. سومین نكته هم این است، همان‌گونه كه عرض كردم نباید تصور كرد كه ریاض نوكر امریكاست و هر حرفی كه از واشنگتن دیكته شود، اجرا می‌كند. البته قطعا منظور من این نیست كه عربستان سیاست خارجی كاملا مستقلی دارد، اما نسبت دادن به حرف‌شنوی كامل از واشنگتن به ریاض چندان منطبق بر واقعیت نیست. اگر عربستان آماده پرداخت هزینه‌ها برای دستیابی به چنین فناوری باشد، قطعا راه‌های دیگری جز امریكا و روسیه برای آنها وجود خواهد داشت.

http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/134917/%D8%AA%D8%A7%D9%83%D8%AA%D9%8A%D9%83-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%8A%D9%83%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D9%8A%D9%87