با برکناری جان بولتن ستون چهارم گروه بی فروریخت
* اخراج جان بولتون نشانه شکست سیاست فشار بر ایران است
کناررفتن جان بولتون ازکاخ سفید، نشاندهنده شکست مرحلهای سیاست فشار بر تهران است. به نظرمی رسد بازنده اصلی اخراج بولتن صهیونیست ها و منافقین هستند. زیرا بولتون همواره منافع این دو جریان را در دنبال می کرد. اما اینکه سیاست آمریکا در مقابل ایران تغییر خواهد کرد یا خیر، بعید می دانم چنین اتفاقی رخ دهد.
* دو تحلیل مهم در مورد رابطه ایران و آمریکا بعد از بولتون
البته برخی اعتقاد دارند اخراج بولتون چراغ سبز به سمت ایران است که اگر ایران با آمریکا مذاکره کند، سیاستهای فشار حداکثری با ایران طی 16 ماه اخیر تعدیل خواهد شد اما نظر دیگر آن است که رفتن بولتون اثر چندانی بر مجموعه سیاست ترامپ علیه ایران ندارد. زیرا این مجموعه سیاستها علیه ایران به خاطر تحلیلهای غلطی است که موجب شده ترامپ اینگونه بی اندیشد که با تحریم ایران، میتواند مقامات تهران را وادار کند که به خواستههای واشنگتن تن دهد. درنتیجه تا زمانی که اهرم تحریم در دست آمریکاست تجدیدنظری در مقابل سیاست آمریکا در برابر تهران ایجاد نخواهد شد. البته مشاور امنیت ملی آمریکا جایگاه مهمی در مشاوره دادن به رئیسجمهور آمریکا دارد اما تعیینکنندگی این سمت به این معنی نیست که با تغییر مشاور امنیت ملی آمریکا کلیه سیاستها تغییر کند.
* تاکتیک ایران در برابر آمریکا
واقعیت آن است که با تغییر افراد نباید سیاست خارجی ایران در قبال آمریکا تغییر کند. در ایران باید بر روی داشتههای و قدرت دیپلماسی خودمان سرمایهگذاری کنیم. در این معنا که اگر ادعای گروه (ب) یعنی بولتون و نتانیاهو نیز حذف شوند، ایران باید طوری برنامهریزی کند که به اهداف خود دست یابد. اکنون باید مؤلفههای قدرت و اثرگذاری ایران برطرف مقابل را در نظر گرفت وگرنه اشتباه محض است که دلخوش به رفتن نتانیاهو و بولتون و حتی پمپئو باشیم. چنین تغییراتی اگرچه مهم است اما از سوی ایران نباید سیاست گزاری متناسب با رفتن و آمدن افراد به کاخ سفید صورت گیرد. بلکه ایران باید بر روی توان اقتصادی خود سرمایهگذاری کند تا آمریکاییها به این نتیجه برسند که تحریم بر روی ایران بیاثر است و در سیاست خارجی خود نسبت به ایران تییر ایجاد کنند.