استاندارد دوگانه امریکا در قبال فعالیت های هسته ای ایران و عربستان
بنابراین در کشوری مانند عربستان یا هر کشوری در منطقه انرژی صلحآمیز هستهای استفاده شود هیچ تهدیدی علیه ایران نیست بلکه گسترش همکاریهای هستهای را در پی خواهد داشت به شرطی که دقت نظر و نظارت آژانس در آن اعمال شود. نکته سوم در خصوص استانداردهای دوگانه ایالات متحده امریکا است. این موضوع ناشی از آن است که امریکا عنوان میکند که اگر در ذیل منافع این کشور قرار بگیرید، آنگاه به شما مجوز خواهد داد که در چه سطحی و چگونه کار انجام شود. بنابراین اینکه عنوان میشود در عربستان سعودی از چند سال در دوره باراک اوباما بنا بود 16 رآکتور اتمی در عربستان ساخته شود. در سال 1393 بود که اوباما به تیم عربستان سعودی وعده داد که نگران توافق احتمالی هستهای با ایران نباشید.
امریکاییها در آن دوره نیز به عربستان وعده دادند که با آنها در زمینه هستهای وارد فعالیت میشوند. در آن دوره نیز 16 رآکتور تعریف شد. پروژه موسوم به 123 اسم این پروژه در عربستان بوده است و به معنی 123رآکتور اتمی نیست. در مجموع بنا بود برای 16 رآکتور قراردادی 80 میلیارد دلاری در آن دوره منعقد شود. در امریکا مخالفتهایی با این پروژه مطرح شد که دلایل آن نیز متعدد است. اما در آن دوره بحث این بود که اورانیوم غنی شده در اختیار عربستان سعودی میگذارد و در آنجا تنها تاسیسات تولید برق هستهای ایجاد خواهد شد. این چیزی است که امریکاییها نیز همیشه به ایران وعده آن را میدادند، پس بنابراین عربستان سعودی چرخه سوخت هستهای نخواهد داشت.
چرخه سوخت به این معنی است که از مرحله معدن اورانیوم تا تولید اکسید اورانیوم یا کیک زرد و سپس ساختن سانتریفیوژ و سپس تبدیل کردن آن به میلههای سوخت و تبدیل کردن آن به سوخت مناسب رآکتور هستهای و قرار دادن پسماند آن در یک جای امن، چرخهای است که در عربستان سعودی وجود ندارد. بناست ایالات متحده برای آنها تنها رآکتوری ایجاد کند و سوخت به عربستان منتقل و از طریق آن نیز برق تولید شود. این موضوع هم چیز خاصی نیست و زیر نظر آژانس میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. چرا که عربستان هم عضوی از NPT است و از این نظر نظارت آژانس قاعدتا وجود خواهد داشت. بنابراین موضوعی که کنگره در خصوص تیم ترامپ مطرح کرده بیشتر یک رقابت داخلی امریکاست و از این طریق استفاده تبلیغاتی لازم را میبرند. اما این توافق در گذشته نهایی شده بود اما در اجرا امریکاییها دچار تردید هستند.
در یک دوره به دلیل قتل خاشقجی موجب تردید میشود و در دورهای دیگر بحث اسراییل نیز مطرح است و این نگرانی از سمت آنها وجود دارد که یک زمان عربستان به سمت غنیسازی اورانیوم به کمک پاکستان یا هر کشور دیگری پیش نرود. اینها موضوعاتی است که در داخل امریکا مطرح بوده است. اما طبق گزارشها از سال 2018 توافق بر سر ساخت رآکتور اتمی نهایی شده بود اما برای اجرای آن مشکلات و محدودیتهایی وجود دارد و نمیتوان گفت که بحث جدیدی است. اسنادی که اخیرا مطرح شده نیز کاملا در راستای اقدامات گذشته است. اما در مباحث جدید عدد 40 رآکتور هستهای مطرح شده که بسیار رقم بزرگ و باورنکردنی است. این عدد حتی از تصور نیز خارج است. زیرا در سراسر دنیا 448 رآکتور اتمی فعال است که بیشترین آن در امریکا و فرانسه است.
از طرفی دیگر ساخت 40 رآکتور شرایطی دارد که به این سادگی نیست. مولفههای فراوانی وجود دارد که این تعداد رآکتور را توجیه نمیکند. از طرفی دیگر اگر همه این راکتورها را به صورت همزمان شروع به ساخت کنند حدود 40 سال به طول خواهد انجامید. اکنون فرانسویها که چندین سال است در این زمینه فعالیت میکنند و 70 درصد برق مصرفی این کشور از انرژی هستهای است، آنها چیزی در حدود 60 رآکتور دارند. پس چگونه میتوان تصور کرد کشوری مانند عربستان که تجهیزات اولیه آن وجود ندارد به ناگاه 40 راکتور بسازد. این روند بهشدت طولانی خواهد بود و اینکه بخواهد به سمت نظامی شدن پیش برود حساسیت اسراییلیها بیشتر است و با حساسیت موضوع را دنبال میکنند و موضوع سادهای نیست.