تحلیل نتایج انتخابات

شاید ازچند ماه قبل که سردی محسوسی در روند تبلیغات انتخابات در ایران مشاهده می شد کسی باور نمی کرد که در دو ماه آخر انتخابات چنین شور و هیجان سالم انتخاباتی در ایران شکل بگیرد. دوعامل مهم موجب گرم شدن بی سابقه تنورانتخاباتی شد :

 اول برگزاری تجمع های خیابانی ازسوی هواداران چهارکاندیدا ، که در چنین سطحی بی سابقه و با چنین آرامشی شگفت آوربود.

دوم برگزاری مناظره ها بین کاندیداها ، که تاثیربسیارزیادی درایجاد شور و نشاط انتخاباتی در سراسر کشور داشت .

این دوعامل مهم موجب شد حتی مخالفین نظام هم درباره رقابتی بودن انتخابات وحضور گسترده مردم تردیدی نداشته باشند. این خود یک سرمایه  بزرگ برای ایران بود. زیرا

"رقابتی بودن انتخابات" و "گسترده بودن حضور مردم" باعث خنثی شدن تبلیغات منفی علیه ایران درداخل وخارج کشورشد. نکته مهم ترآنکه این تئوری که قرار است نام احمدی نژاد از صندوق ها بیرون بیاید با تردید های جدی روبرو شد. چراکه رقابت نزدیک دو کاندیدا یعنی موسوی واحمدی نژاد ونیزبرگزاری متینگهای پرشوروحال هواداران آنها بدون برخورد فیزیکی امید و نشاط را دراکثریت مردم زنده کرد.علاوه براین برگزاری مناظره های تلویزیونی جزئیات بیشتری ازآرمان ها و تفکرات و میزان احاطه کاندیداها را به میلیون ها بیننده علاقه مند در پای تلویزیون نشان داد.  دقیقا برهمین اساس بود که اکثریت تحلیل گران پیش بینی نتایج انتخابات را دشوارمی دانستند.   

تا  روز جمعه 22 خرداد که انتخابات با شرکت پرشورمردم برگزار شد، همه چیز داشت خوب پیش می رفت تا آنکه نتایج اعلام شده همه را شگفت زده کرد.  در برخورد با نتایج اعلام شده دو دیدگاه کاملا متضاد مطرح شد  :

دیدگاه اول خیلی سریع نتیجه گرفت کودتایی علیه آراء مردم به وقوع پیوسته است چراکه از اول می خواستند مردم را به پای صندوق رای بکشانند وپس از کسب مشروعیت داخلی و جهانی نام کاندیدای مورد نظرخود را از صندوق خارج کنند. هواداران این دیدگاه معتقدند یک مهندسی آراء ساخته شده موجب شد تا رای آقای موسوی به نام اقای احمدی نژاد اعلام شود براساس این دیدگاه فضای باز سیاسی دوماه گذشته بصورت حساب شده ایجاد شد تا بتوانند به مردم بقبولانند که آقای احمدی نژاد در یک رقابت سالم انتخاباتی 24 میلیون رای آورده است.  

دیدگاه دوم معتقد است اقای احمدی نژاد به دلیل خدمات قابل توجهی که در اختیار طبقات فرو دست جامعه قرارداده است توانست آرای اکثریت مردم را در شهرهای کوچک و روستاها کسب کند . اما نتایج اعلام شده نشان می داد که در شهرهای بزرگ مانند اصفهان و تبریز نیز اکثریت با طرفداران احمدی نژاد بوده است.

در ارزیابی این دو دیدگاه نگاهی کنیم بر گام های اشتباهی که برداشته شد بی شک نگاهی گذرا به آنچه که اتفاق افتاده است راهگشا خواهد بود

اولین گام اشتباه

آقای موسوی به منظور خنثی کردن اقدام وزارت کشور که تصور می کرد در پشت صحنه توطئه ای را سازمان دهی می کند ، در ساعت یازده شب روز انتخابات در حالی که تنها یکساعت از پایان زمان رای گیری گذشته بود با اتکاء به گزارش نمایندگان ناظر خود بر سر صندوق های رای گیری در مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگارانت داخل و خارج کشور خود را رئیس جمهور منتخب مردم ایران نامید و آقای خاتمی هم بلافاصله این انتخاب را تبریک گفت این اقدام موجب شد تا طرف مقابل به واکنش نسنجیده روی آورد

دومین گام اشتباه  

آقای دانشجو رئیس ستاد انتخابات کشور دراقدامی انفعالی با برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی در ساعت یک ربع بامداد 23 خردا د با قرائت آرائ شمارش شده اقای احمدی نژاد را با پنج میلیون رای پیشتاز کاندیداهای رقیب معرفی کرد . این اقدام به دلایل زیر اقدامی اشتباه و نسنجیده ارزیابی می شود:

1- هنوز رقم دقیق شرکت کنندگان در انتخابات اعلام نشده بود که می توانست برای جامعه بسیار امیدوار کننده و نشاط بخش باشد

2- با درنظر گرفتن زمان دوساعت سپری شده ازبسته شدن صندوق های رای گیری اعلام نتایج پنج میلیون اراء شرکت کنندگان درانتخابات غیرعادی بود زیرا باید به مردم توضیح داده می شد که این مقدارازآراء اززمان شروع بسته شدن حوزه های رای گیری در ساعت ده شب تا دو ساعت و ربع بعد ، چگونه قرائت وثبت شده اند. حتی توضیح بعدی آقای محصولی  وزیر کشوردر باره اینکه این آراء بعد از پایان رای گیری در روستاها و شهرهای کوچک که قبل از ساعت ده شب رای گیری انها به دلیل نبودن رای دهنده آغازشده بود و بصورت روزآمد و ساعت به ساعت از طریق رایانه از روستا به مراکز شهرستانها و ازآنجاها به مراکز استان و درمرحله آخربه تهران درحداقل زمان ممکن منتقل شد،برای مخالفان قانع کننده نبود.

3- قرائت آرائ کاندیداها بصورت کلی بدون انکه به شهرها و یا استان های آنها اشاره شود به شائبه ساختگی بودن آمارها کمک کرد اگرچه وزارت کشور دو روز بعد جزئیات کامل آراء مردم را بر روی سایت خود در دسترس عموم قرار داد اما بازهم این اقدام دیرهنگام ، منتقدین دولت را راضی نکرد.

4- تمدید نشدن زمان رای گیری برای کسانی که در شهرهای بزرگ پشت درحوزه های رای گیری مانده بودند و کمبود شدید تعرفه ها ی رای دادن دو اشکال مهمی بود که در عملکرد وزارت کشور مشاهده شد اما واقعیت ان است که حتی اگر تمام پانزده در صد ارای کسانی که در انتخابات به هر دلیل شرکت نکرده بودند به نام موسوی هم ثبت می شد باز هم فاصله سیزده میلیون با 24 میلیون پر نمی شد مگر انکه اساسا کل آرا را ساختگی بدانیم که در آن صورت حتی اگر حوزه های رای گیری تا دوازده شب هم باز می ماند و تعرفه هم کم نبود بازمشکل برجای خود باقی می ماند .

سومین گام اشتباه  

اعلام جشن وشادمانی برای شرکت پر شور مردم در انتخابات در حالی که هنوز نتایج نهایی انتخابات به تائید شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی نرسیده بود به ایجاد جو بد گمانی بیشتر دامن زد. این مساله بویژه زمانی حاد تر شد که هواداران کاندیدای  پیروزاعلام شده به خود اجازه دادند به جای شرکت در جشن ملی برگزاری انتخابات پر شور و بی سابقه هشتاد و پنج درصدی ، برای کاندیدای خود جشن و پایکوبی برگزار کنند. در نتیجه هواداران رقبا، احساس بی تفاوتی نسبت به اعتراض آنها ودرنتیجه سرخوردگی ازاینکه نادیده گرفته می شوند ، شدند .

چهارمین گام اشتباه

مصاحبه مطبوعاتی آقای احمدی نژاد با خبرنگاران  داخلی و خارجی درروز یکشنبه 24 خرداد ماه و سخنرانی ایشان در چند ساعت بعد از آن در میدان ولی عصر تهران در میان هواداران خود، می توانست با بزرگواری و بلندی طبع به ایجاد جو تفاهم و همدلی کمک کند اما متاسفانه ایشان با اتکا به رای 24 میلیونی اعلام شده همچنان  با بکار بردن تعابیری که در خور یک رئیس جمهور نماینده هفتاد میلیون ایرانی نبود ، رقبای خود را مورد انتقاد قرار داد و بر ادامه مسیر افشاگری تا به نتیجه رساندن اهداف خود تاکید کرد در نتیجه طرف مقابل هم وقتی خود را با این ادبیات و مسیر روبرو دید با اتخاذ شیوه های چانه زنی از بالا و فشار از پائین به راه اندازی راهپیمایی های دوره ای در تهران و شهرهای بزرگ روی اورد که در نتیجه کشور در عمل صحنه رودرویی کسانی قرار گرفت که باید در آبادانی ایران و ساختن کشور دست به دست هم دهند. درواقع همان کسانی که باید برای دفاع از ایران در برابر تهاجم دشمن بیاستند به جان یکدیگر افتادند وکار را به جایی رساندند که همه ماندند که چگونه ایرانی ها این فرصت تاریخی را به تهدید ملی تبدیل کرده اند

پنجمین گام اشتباه

نتایج انتخابات نه تنها برای رقبا بلکه برای هواداران اقای احمدی نژاد هم غیر قابل تصور بود اما به هر حال کسانی که پذیرفتند که می توان با به رسمیت شناختن قواعد انتخاباتی در ایران در رقابت سالم شرکت کرد، نمی توانند به صرف دلایلی که بیش از انکه مصادق عینی داشته باشند بر اساس حدس و گمان است ، نتایج انتخابات را نامشروع بخوانند وراه فشار از طریق راهپیمایی و اعتراض های مدنی را درپیش گیرند . هواداران کاندیداهایی که بر اساس آمار اعلام شده رای نیاوردند در مرحله اول باید از طریق قانونی شکایات خود را پی گیری می کردند ودر صورتی که به نتیجه نمی رسیدند به مخالفت های مدنی روی می آوردند . این بی اعتمادی به مجریان انتخابات بدون آنکه تخلفی  اثبات شده باشد، به تعبیر خودمانی جر زدن در زمان باختن تعبیر می شود ویا حداقل بر هم زدن قواعد بازی سالم سیاسی برای بدست گرفتن مسئولیت است. بنابراین برای آنکه جای شبه برای کسی باقی نماند بهتر ان است که در باره ادامه مسیر غلطی که در پیش گرفته شده است تجدید نظر شود .  

چه باید کرد

حالا مسئول اینکه فرصت تاریخی ازدست رفته هر کس باشد در این مقطع حساس به دلیل در خطرقرار گرفتن امنیت ملی و منافع ملی می توان موقتا چشم پوشی کرد . مهم ان است که ایران را به سوی جنگ داخلی سوق ندهیم . بلکه درست برعکس از تهدید موجود فرصت جدید برای وحدت ملی بسازیم . اما چگونه ؟

بدون شک اعلام برگزاری انتخابات مجدد قبل از تعیین تکلیف نهایی برای انتخابات فعلی درخواست ناصوابی است . در شرایط تاریخی حساس کنونی کسانی که دلشان برای ایران می سوزد می توانند تشکیل کمیته بازشماری آراء را به صورت نمونه گیری منطقی در حوزه هایی که ظن تقلب درانها بیشتر است، انجام دهند. بی تردید این کمیته می تواند با نظارت دقیق نمایندگان کاندیداها به نتایج خوبی برسد . به گونه ای که اگر خطاها پس  ازبررسی دقیق از  20 درصد بیشتر بود ، انتخابات تمدید شود و اگر کمتر بود فقط آرای صندوق های بررسی شده که مخدوش باشند، از محاسبات خارج شود .

در طول مدت بررسی آرائ صندوق ها ، همه هواداران می توانند با آرامش خاطر با توقف راهپیمایی ها  منتظر نتایج باشند این کمیته اگر متشکل از افراد امین مردم باشد نتایجش برای همه قابل احترام خواهد بود و بار دیگر بلوغ سیاسی مردم به نمایش گذارده می شود .

پیش بینی تحولات آتی  

از آنجا که بنده اصولا ادم خوش بینی هستم معتقد م این مرحله حساس نیز با درایت مسئولین پشت سرگذارده خواهد شد زیرا مردم ایران پس از گذشت سی سال بخوبی یاد گرفته اند چگونه می توان از طرق کاملا مسالمت آمیز به خواسته های برحق خود برسند و اجازه ندهند که کشور به صحنه منازعات داخلی و سوء استفاده دشمنان خارجی تبدیل شود .

 دو طرف می دانند که این اختلافات بستر سازی مهمی برای ایجاد جنگ وضربه از درون کشور است . راه حل ان هم ایجاد اعتماد ملی و مفاهمه همگانی برای درک منافع ملی در موقعیت کنونی است . براین اساس تشکیل فوری کمیته بازشماری آرا بهترین و نزدیک ترین راه حل برای ایران عزیز است که در تب داغ بعد از هیجان های انتخاباتی  می سوزد

درپایان یادآور می شوم تشکیل کمیته باز شماری تنها شروعی برای کنترل بحران است بدون شک مدیریت بحران کنونی به اقدام های اساسی تر وتکمیلی نیاز دارد که اگر مجالی بود و عمری در این باب می توان بازهم نوشت با آرزوی سربلندی برای ایران عزیز