برای پاسخ به این سئوال مهم که اکنون چه راه حلی برای خروج از تنش در روابط ایران و آمریکا وجود دارد؟ باید ابتدا ببینیم که چه تحولاتی بوجود آمد که ایران حاضر شد با آمریکا بصورت مستقیم مذاکره کند. در پاسخ به این سئوال مهم باید گفت در این مورد دو نگاه کاملا متفاوت مطرح می شود:
یک نگاه مربوط به آمریکا (البته دردوران اوباما) ومتحدانش یعنی اسرائیل وعربستان است که در تبلیغات رسانه های خود می خواهند به مردم ایران بقبولاند که اگر تحریم های سال 1390 و 1391 موفق نبود ایران مجبور به آمدن پای میز مذاکره نمی شد .
براساس همین تبلیغات از نظر ترامپ و تیمش نیز ، سیاست یا به عبارت دقیق تر چماق تحریم باید به عنوان یک ابزار موثر برای تنظیم رفتار و یا تسلیم ایران بکار گرفته شود. در این تحلیل ایران بخاطر موثر بودن تحریم ها تن به مذاکرات داد و در نهایت با برجام تسلیم شد 
نگاه مقابل می گوید ایران طی ده سال توانست توان هسته ای خود را به 20 هزار سانتریفیوژ افزایش دهد. ذخایر خود را به ده تن غنی شده 5 درصد و 300 کیلو غنی شده 20 درصد رساند . راکتور آب سنگین اراک را تا 70 درصد عملیاتی کرد . در چنین شرایطی بود که آمریکا مجبور شد از طریق پادشاه عمان به ایران پیغام دهد آماده است برخلاف سیاست اعلام شده گذشته، ادامه غنی سازی ایران را ولو به شکل محدود بپذیرد. زیرا به اعتراف جان کری اگر این روند متوقف نمی شد معلوم نبود ایران در ده سال بعد به چه میزان از قدرت اتمی می رسید.
بنابراین باید گفت تحریم ها روی ایران تاثیر داشت اما روی توان هسته ای ایران تاثیرمعکوس داشت . یعنی اعمال تدریجی بدترین تحریم های تاریخ بشر از لحاظ وسعت و عمق و تنوع نه تنها قدرت هسته ای ایران را محدود نکرد بلکه موجب افزایش چشمگیر آن شد. به همین دلیل بود که آمریکا مجبور شد تن به توافق با ایران بدون توقف غنی سازی بدهد . 
مقام های آمریکا پیش از آن در دوره بوش پسر دهها بارمی گفتند اول ایران غنی سازی را متوقف کند بعد می رسیم به توافق جامع با ایران در باره انرژی صلح آمیز هسته ای . بنابر این آمریکایی ها تلاش کردند با پذیرش حل غنی سازی ایران قدرت هسته ای ایران را توسط توافق برجام محدود کنند. در همین راستا اوباما در نامه ای رسمی از طریق پادشاه عمان اعلام کرد آمریکا آماده است غنی سازی اورانیوم را در سطح مورد نیاز در راکتور تولید برق اتمی یعنی سه ممیز 67 صدم درصد بپذیرد.
رهبری ایران نیز برای متوقف کردن تحریم هایی که موجب هدر دادن امکانات کشور می شد و فشار مضاعفی را بر مردم و اقتصاد وارد کرده بود اجازه داد مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا شروع شود. پس در این مرحله به هیچ وجه تسلیم ایران مطرح نبود. بلکه حداکثر می توان گفت یک تفاهم دو طرفه با انگیزه های متفاوت بود . 
بر اساس دو نگاه فوق اگر ما بیایم بگوئیم هدف اصلی برجام رفع تحریم ها بوده است . این یعنی اینکه نظر آمریکا را در باره موثر بودن تحریم ها در شروع مذاکرات پذیرفتیم . در حالی که من مطمئن هستم اگرآمریکا ادامه غنی سازی را در ایران نمی پذیرفت و از موضع خودش عدول نمی کرد . امکان نداشت مجوز مذاکرات مستقیم صادر شود . 
حالا ما اگر بیایم همه برجام را به رفع تحریم ها محدود کنیم یعنی دستاورد های واقعی آن را نادیده گرفتیم . کدام دستاورد ها یکی همین تثبیت غنی سازی در ایران ولو به شکل محدود بدون تحریم . دوم پایان دادن به پروند سازی هسته ای علیه ایران که ناحق و ناروا ایران را تهدید کننده صلح و امنیت جهان معرفی کرده بودند و برهمین اساس اجماع قدرتها یعنی آمریکا،انگلیس،آلمان، فرانسه ، روسیه ، چین ، هند ، ژاپن ، کره جنوبی و غیره علیه ایران شکل گرفت. برجام به این اتحاد نامقدس پایان داد . 
برجام مشکلات متعددی داشته و دارد که چون در این مورد به اندازه کافی دیگران توضیح داده اند من وارد آن نمی شوم. گرچه می توانم چند مورد دیگر هم برآن بیفزایم. اما می خواهم به این واقعیت توجه بدهم که دوستان نازنیم می گفتند آمریکا تحریم ها را لغو می کند مخالفان میفرمودند امریکا لغو نمی کند هر دو هم می دانستند در برجام هیچ تعهدی برای لغو تحریم ها از سوی آمریکا داده نشده است . آمریکایی ها دربرجام فقط پذیرفتند اجرای تحریم های خودشان را به حالت تعلیق درآورند. و با لغو تحریم های شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا در محدوده برجام بصورت قطعی مخالفتی نکند. موافقان برجام جنبه های مثبت برجام را تبلیعغ می کردند و مخالفان برجام هم می گفتند هیچکدام از تحریم ها لغو نشده و نخواهد شد هر دو هم می دانستند تحریم های سازمان ملل و اتحادیه اروپا لغو شده اما اجرای تحریم های اولیه و ثانویه توسط آمریکا فقط تعلیق شده است . 
روشن است حالا که شرایط کنونی بعد از خروج آمریکا از برجام پیش آمده است ارزش تعلیق تحریم های اولیه و ثانویه بیش از گذشته روشن می شود. در این مرحله نه موافقان دیگرمی توانند بگویند تحریم ها کامل لغوشده بود و نه مخالفان برجام می توانند ادعا کنند برجام تحریم ها آمریکا علیه ایران را تعلیق نکرده بود و برای ایران هیچ فایده ای نداشت . 
اما جالب است بازهم مخالفان برجام همچنان می گویند برجام جز نابودی صنعت هسته ای و از بین رفتن بازدارندگی هسته ای هیچ دستاوردی نداشت . یکی از این عزیزان نمی پرسد اگر صنعت هسته ای ایران نابود شده بود پس از گزارش های سیزده گانه آمانو بعد از برجام صورت فعالیت کجا را اعلام می کند؟ ادامه فعالیت غنی سازی در ایران ولو در سطح سه ممیز شصت و هفت صدم درصد موفقیت نیست؟ تولید سالانه 70 تن آب سنگین و ذخیره سازی آن تا سقف 130 تن و صادرات مواردی اضافی آن به سایر کشورها در کدام صنعت انجام می شود؟ ادامه فعالیت معادن زاغند و گچین ، ادامه فعالیت تاسیسات تولید موارد اولیه کیک زرد در اردکان ، تولید گازهگزوفلوراید در یو سی اف اصفهان و غنی سازی نطنز اگر صنعت هسته ای نیست پس چیست؟ 
خلاصه آنکه اگر برجام نبود به پرونده سازی هسته ای علیه ایران پایان داده نمی شد . هنوز پرونده موسوم به PMD بسته نشده بود . یعنی اینکه در 13 گزارش اخیر آمانو دیگر خبری از ابعاد احتمالی نظامی به عنوان یک سرفصل وجود ندارد.12 قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی که شش گزارش اولیه آن پرونده ایران را بناحق به شورای امنیت سازمان ملل برد ، هنوز پایان نیافته بود. 
اگر برجام بدست نمی آمد بجای 13 گزارش مثبت مدیرکل آژانس ، روند گزارش های منفی مدیرکل همچنان ادامه داشت. آیا بدون برجام تحویل گرفتن 110 تن کیک زرد ما به ازای تحویل دادن 10 تن اورانیوم غنی شده به عنوان ذخیره اورانیوم فراهم می شد؟ این یعنی اینکه شما هر زمان بخواهید به هر دلیل غنی سازی را در سطح بالاتری از سر بگیرید، مواد خانم اولیه را در دست دارید و طرف مقابل این را خوب می داند. این فهرست را می توان ادامه داد. اینکه ایران با تحریم های غیر قابل توجه توانست دو سال موقعیت اقتصادی خود را در داخل و خارج بازسازی کند دستاورد برجام نبود؟

اکنون با در نظر گرفتن همه مواردی که توضیح داده شد باید گفت ابتدا آمریکا باید به وضعیت برجام بازگردد و خود را متعهد به اجرای دقیق تعهدات آمریکا کند و برای آنکه رئیس جمهور آینده آمریکا نتواند بازهم توافق بدست آمده را زیر پا بگذارد این توافق را به تصویب سنا و مجلس نمایندگان آمریکا برساند در آن صورت ایران نیز می تواند در باره بپذیرد در باره سایر موضوع های منطقه ای مانند سوریه ، یمن ، عراق و افغانستان با طرف آمریکایی به گفتگو بنشیند . اما نکته مهم آنکه آمریکایی ها نباید انتظار داشته باشند ایران در باره موشکهای دفاعی خود وارد مذاکره شود زیرا این موضوع مانند توقف غنی سازی اورانیوم خط قرمز ایران است .