عملا دور دوم تحریم‌های آمریکا آغاز شد. این تحریم‌ها تا چه اندازه می‌تواند تاثیرگذار باشد؟

این موضوع بستگی به داخل کشور دارد که اگر یک مقدار اقتصادمان را بهتر ساماندهی کنیم یا در امور بانکداری و بیمه کارهای مثبتی انجام دهیم و به تولید که دچار ناکارآمدی و بهره وری پائین است به طوری که هزینه‌هایی که می‌کنیم نسبت به سود و بهره‌ای که می‌بریم خیلی بیشتر است، توجه بیشتری کنیم در این صورت از شدت اثر تحریم‌ها بر روی مردم کاسته خواهد شد.

همچنین اگر از یک طرف ناکارآمدی سرمایه گذاری و از طرف دیگر وضعیت آشفته بانکداری که برای جبران سود پرداختی مردم اجبارا به بنگاهداری رو آورده‌اند را حل و فصل کنیم، تاثیر تحریم‌ها به مراتب کمتر خواهد شد. بخش دیگر هم به عامل  روانی در بازار  کالا و پول بازمی‌گردد. یعنی نگرانی ای که در مردم به‌وجود می‌آید عمدتا به رسانه‌ها برمی گردد که بعضا فکر می‌کنند اطلاع رسانی این است که به موقع و دقیق و سریع هر آنچه آمریکایی‌ها اعلام می‌کنند ، به اطلاع مردم برسانند. چون می‌گویند اگر ما اطلاع رسانی نکنیم ، رادیوها، سایت‌ها و شبکه‌های خبری ماهواره ای خبر رسانی می کنند.

درحالی که واقعیت این است که آمریکایی‌ها بخش وسیعی از اقداماتشان را علیه مردم ایران برعملیات روانی متمرکز کرده اند. از این جهت رسانه‌ها باید حتما پردازش‌های لازم روی خبر را انجام دهند و لایه‌های زیرین خبر را برای مردم بگویند و خطوط نانوشته‌ای را  که  معمولا در متن خبر مطرح نمی‌شود به اطلاع مردم برسانند.

بخش دیگر هم به اختلافات گروهی، جناحی و نگاه‌های متفاوتی که در داخل کشور وجود دارد بازمی گردد ما باید بالاخره در مورد مسائل بین‌المللی مثل سی اف تی و موضوع مربوط به اف ای تی اف و موضوعات همکاری با اروپا یا سایر کشورها  به یک وحدت نظر در داخل کشور برسیم. به عبارت دیگر  برای مقابله با تحریم ها بهتر است در داخل کشور سیاست‌ خارجی مان را یک کاسه کنیم. تا یک نظر و یک روش سیاست را در ارتباط با مسائل بین المللی  در پیش بگیریم. اتخاذ موضع واحد و یکپارچه  کمک می‌کند تا بتوانیم تاثیرات تحریم‌ها را به حداقل ممکن برسانیم. به هر حال عمده مرحله تحریم متوجه حوزه‌های نفت، میعانات گازی، پتروشیمی، کشتیرانی و بانک مرکزی است که بخش‌های خیلی اساسی  اقتصاد کشور محسوب می شوند.  اما با توجه به اینکه الان دنیا از تحریم‌های آمریکا از نظر سیاسی حمایت نمی‌کند اما از نظر اقتصادی  از ترس تحریم شدن از جانب آمریکا، اکثرا تن به همکاری داده‌اند این شرایط با وضعیت  تحریم‌های سال 91 متفاوت است  زیرا در آن سالها اتحادیه اروپا و حتی روسیه و چین در مخالفت با فعالیت های هسته ای ایران و اعمال تحریم ها  با آمریکا همسو بودند. فقط چینی ها سعی می کردند به قطعنامه های علیه ایران رای بدهند اما در عمل مبادلات اقتصادی خود را با ایران به دلیل سود فوق العاده ای که برای آنها  داشت ادامه دهند.

چنانچه اتحادیه اروپا موفق به ایجاد کانال مالی بین کشورهای اروپایی و ایران به منظور کاهش فشار تحریم‌ها شوند به معنای رویارویی و تقابل با آمریکاست؟

نه، اتفاقا آنها می‌خواهند به نوعی حداقل‌های مبادلات مالی با ایران را تامین کنند و امکانی فراهم کنند که بتوانند با ایران کار کنند بدون اینکه با آمریکا درگیر شوند. درگیری میان آمریکا و اروپا ضرر و زیان هنگفتی به هر دو طرف وارد می‌کند. لذا آنها می‌خواهند به گونه‌ای طراحی کنند که بتوانند با ایران ارتباط داشته باشند بدون اینکه مانع روابطشان با آمریکا شود و به همین دلیل سخت است. ایجاد یک بانک یا خط ارتباطی مالی بین ایران و اتحادیه اروپا در صورتی که چین و روسیه هم به آن بپیوندند، کمک می‌کند که ایران بتواند پول مبادلات خود با اروپا، چین و هند را از این طریق دریافت یا کالای مورد نیاز خود را خریداری کند یا از کشوری به کشور دیگر جابه‌جا کند. قرار است اروپایی‌ها این سازوکار را به گونه‌ای طراحی ‌کنند که با آمریکا درگیر نشوند و اگر قرار بود درگیر شوند، موضوع متفاوت بود.

 

آیا در صورت ایجاد سازوکار مالی اروپا دلار از مبادلات تجاری حذف می‌شود؟

 

البته دلار در مبادلاتشان با ایران حذف می‌شود ولی کلا دنبال حذف دلار در کل مبادلات دنیا نیستند. چون واقعیت این است که بخش مهمی از مبادلات دنیا امروز متاسفانه با دلار انجام می‌شود یا حداقل مبادلاتشان با دلار سنجیده می‌شود. می‌توان گفت سلطه‌ای که دلار در بازار مالی دنیا دارد به چالش کشیده می‌شود ولی حذف آن خیلی بعید به نظر می‌رسد.

 

رئیس‌جمهور در جلسه وزارت اقتصاد با اشاره به تحریم‌ها بیان کرد که تحریم‌ها با بالا بردن نرخ ارز به بازار سرمایه در ایران کمک کرده و همانطور که دست بانک‌ها بسته می‌شود ممکن است دست بازار سرمایه باز شود. تحلیل شما از این گفته چیست؟

 

آقای رئیس‌جمهور به جنبه‌های مثبت بالا رفتن نرخ برابری ریال و دلار نگاه می‌کند. در هر تصمیم گیری یا هر اتفاقی ممکن است جنبه‌های مثبت و منفی وجود داشته باشد. کاهش ارزش پول ملی هم در جاهایی جنبه منفی و در جاهایی هم جنبه مثبت دارد. در جایی که جنبه مثبت دارد، اثر آن در صادرات است. وقتی جنس ایرانی برای خارجی‌ها ارزان تمام می‌شود، طبیعی است که آنها شروع به واردات بیشتر از ایران می‌کنند. مثلا فرش و زعفران بیشتری می‌خرند یا مبادلات پتروشیمی شان با ایران بیشتر می‌شود. برعکس وقتی جنس خارجی گران می‌شود، ایرانی‌ها کمتر می‌توانند از جنس خارجی استفاده کنند. در بخشی که به بازار سرمایه اشاره کرده‌اند به این معناست که در بازار سرمایه گذاری وقتی تولید برای تولیدکننده به صرفه نیست و مثلا فقط 5 درصد سود می‌برد، درحالی که اگر همان سرمایه را در بانک سرمایه گذاری کند 15 درصد بیشتر سوددهی دارد. اما وقتی نرخ پول پایین بیاید، بیشتر به سمت کار تولیدی ترغیب می‌شود تا کار تولیدی را به صادرات تبدیل کند که در صورت موفقیت در عرصه تولید، درآمد خیلی بیشتری کسب خواهد کرد. بنابراین تاثیر کاهش ارزش پول ملی در بازار سرمایه و تولید این است که انگیزه بیشتری برای تولید به‌خصوص تولید کالاهایی که می‌توانند جنبه صادراتی داشته باشند، ایجاد می‌شود.

 

دونالد ترامپ با ایجاد جنگ تبلیغاتی تحریم‌ها را در بوق و کرنا کرده و امیدوار است که سختی تحریم‌ها بر سرسختی ایران فائق آید. آیا تحریم‌های اخیر با تحریم‌های سال‌های گذشته متفاوت است؟ آیا این بار هم جمهوری اسلامی می‌تواند تحریم‌ها را به نوعی دور بزند؟

 

تحریم‌هایی که آمریکا اعمال کرده یکی از ظالمانه‌ترین تحریم‌هایی است که در طول تاریخ علیه کشوری اعمال شده است. آمریکا تصور می‌کند با این تحریم‌ها هر کشوری به زانو درمی‌آید. در حالی که این فرضیه از جهاتی غلط است؛ نخست اینکه در سال 90 هم مردم ایران تجربه این تحریم‌ها را داشته‌اند و راه‌های مقابله با آن را هم تقریبا آموخته‌اند.

رئیس‌جمهور هم به موفقیت کشورمان از لحاظ سیاسی در دنیا اشاره کردند و گفتند که حالا دیگر نوبت رسانه‌ها و صداوسیماست که این موفقیت را با صدای بلند اعلام کنند.

حداقل باید جنبه‌های مثبتی را  که در کشور وجود دارد  به مردم اطلاع دهند. مشکل ما این است که نسبت به نداشته هایمان خیلی آگاهیم ولی نسبت به داشته هایمان خیلی کمتر اطلاع داریم.