پاسخ به شبهه های برجامی
ب: تئوری ماشه در عمل برجام را بی خاصیت کرده است
مخالفان برجام می گویند با در نظر گرفتن اینکه اگر برجام از طرف هر یک از اعضای گروه پنج به علاوه یک و یا ایران نقض شود ظرف یکماه همه قطعنامه های تحریمی شورای امنیت علیه ایران مجددا اعتبار پیدا می کنند بنابراین در عمل ایران تعهدات خود را انجام داده است اما طرف مقابل ایران را تحت فشارقرارداده و این مانند آن است که ماشه اسلحه کشیده شده و بر روی شقیقه ایران گذاشته اند. در پاسخ به این موضوع باید به چند نکته اساسی توجه کرد
1- برجام به ده سال پرونده سازی هسته ای علیه ایران پایان داد . و این یک دستاورد بزرگ برای ایران محسوب می شود . از جمله مهم ترین آنها مختومه اعلام شدن دوازده قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی هسته ای علیه ایران بود . که هر کدام انها زمینه ساز ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل شده بود. این قطعنامه های 12 گانه شورای حکام دیگر با نقض برجام از سوی آمریکا یا هر قدرت دیگری برنمی گردد. براساس بند یازدهم قطعنامه شماره (GOV/2015/72) مصوب 27 دسامبر 2015 شورای حکام آژانس بین المللی کلیه قطعنامه های قبلی این شورا با توجه اجرای مفاد بندهای1 .15 الی 11 .15 پیوست شماره 5 برجام از سوی ایران و تائید آن از سوی آژانس بین المللی انرژی هسته ای لغو شده اند . قابل برگشت نیست . از جمله مهم ترین گزارش های مدیرکل آژانس موارد مبوط به PMD بود که درواقع سناریو سازی بسیار مهمی در 12 سرفصل طی 66 بند در باره فعالیت های هسته ای ایران مطرح شده بود که خوشبختانه بعد از برجام و تائید انجام بخشی از تعهدات ایران بر اساس بند نهم قطعنامه (GOV/2015/72) مصوب 27 دسامبر 2015 به این پرونده سازی مهم علیه ایران پایان داده شده است
2- شورای امنیت سازمان ملل در بین مرداد ماه سال 1385 که اولین قطعنامه علیه ایران صادر کرد تا آخرین قطعنامه که 2231 در مرداد سال 1394 تصویب شد درمجموع 9 قطعنامه در باره ایران صادر کرد که از این میان شش قطعنامه مهم تحت فصل هفتم منشور ملل صادر شد. که بازگشت احتمالی آنها بسیار اهمیت دارد . اما در واقع ا زآنجا که مبانی حقوقی که به تصویب این قطعنامه ها منجر شده بود اکنون با تاکید بیش از ده بار آژانس درباره تعهد ایران به اجرای برجام ، در عمل فروپاشیده است . بنابراین حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود باز هم این کشور دیگر نمی تواند مانند گذشته متحدان خود را علیه ایران باخود همراه کند. زیرا مدیرکل آژانس همانی که در ایران می گفتند جاسوس است و به نفع آمریکایی کار می کند با وجود همه فشارهای ترامپ تا کنون ده بار به صراحت اجرای کامل تعهدات ایران در برجام را تائید کرده است . بنابراین تا زمانی که ایران به تعهدات خود عمل کند و آژانس هم تائید کند دیگر امکان ندارد شورای امنیت ایران را به نقض برجام متهم کند . ضمن آنکه بازگشت قطعنامه های تحریمی در عمل مشکلاتی را هم برای اروپایی ها ، ژاپن ، کره جنوی و هند نیز بوجود می آورد که این کشورها را ترغیب می کنند با تکیه به گزارش آژانس در باره اجرای تعهدات ایران در عمل شرایط جدیدی را برای حل مساله فراهم کنند.
3- آمریکا می تواند از برجام خارج شود اما به عنوان ناقض صریح برجام باید هزینه آن را بپردازد این هزینه مادی نیست اما برای اعتبار آمریکا ضربه مهمی است . به همین دلیل با وجود همه تمایل ترامپ برای خروج فوری از برجام تاکنون سه بار این مساله را به تاخیر انداخته است زیرا همه مشاورانش به او گفتند که مادامی که اروپایی ها ، ژاپن ، کره جنوبی ، هند ، چین که شرکای اصلی تجاری ایران هستند با آمریکا همراهی نکنند این کشور نمی تواند به اهداف خود برسد.
4- مادامی که ایران به تعداتش در برجام پای بند است ضمانت اجرایی برجام اولا منافع اروپایی ها در ادامه تعامل با ایران د رهمه زمینه ها است و ثانیا گزارش های آژانس هیچ بهانه ای را برای همسویی اروپا و دیگران با آمریکا بوجود نمی آورد به همین دلیل است که آمریکایی ها می خواهند به بهانه نقض حقوق بشر توسط ایران و ادعای حمایت ایران از تروریسم و آنچه اقدامات بی ثبات سازی ایران درمنطقه می خوانند اروپایی ها را با خود همراه کنند که در خارج از برجام ، تحریم هایی را علیه ایران وضع کنند. که در عمل برجام را برای ایران بی خاصیت کنند. ایران در این میان دست و پا بسته نیست و اگر ما این فکر غلط را از خودمان دور کنیم که در برجام همه چیز را دادیم و هیچ چیز نگرفتیم می شود اقدام هایی انجام داد که طرف مقابل را به تجدید نظر وادار سازد .اما این اقدام ها مسلما هزینه ساز است. بنابراین بهتر است طرف مقابل یعنی آمریکا بداند که اگر ناقض برجام باشد در ان وضعیت ایران اقدام های موثری انجام می دهد که جز پشیمانی برای آنها نفعی ندارد. البته آمریکا و متحدانش هم بخوبی بر توان بالقوه هسته ای ایران واقف هستند و می دانند که ایران علاوه بر قدرت مانور هسته ای امکانات دیگری در منطقه دارد که اگر به سمت یم تقابل جدی کشیده شوند وضعیت برای همه در منطقه و خارج منطقه نگران کننده می شود. بر این اساس است که آمریکا ومتحدانش به سمت آن رفته اند که بجای انکار برجام ، سایر بهانه ها را مثل ادعای نقش بی ثبات سازی ایران در منطقه و نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم در دستور کار قرار دادند. حالا ایران باید در داخل کشور طوری عمل کند که انها نتوانند از این بهانه ها بستر جدیدی برای اعمال تحریم ها فراهم کنند.
پ: برجام یک توافق بد است زیرا همه چیزها را نقد دادیم وعده های نسیه گرفتیم
در باره این شبهه نیز باید به چند نکته مهم اشاره کرد :
1- خوب بودن یا بد بودن یک توافق باید با یک معیارها و شاخص هایی سنجیده شود که مورد پذیرش اکثر کارشناسان باشد . باید از دوستان منتقد پرسید بر اساس کدام شاخص ها و معیارها شما معتقد هستید برجام یک توافق بد بوده است ؟ اگر ملاک ما منافع ملی خودمان است وقتی شورای عالی امنیت ملی این توافق را تائید می کند، یعنی منافع ملی ایران رادر سطحی که ممکن بوده است، تامین می کند.
اگر ملاک ما عملکرد ترامپ باشد بله از نگاه ایشان بدترین توافق است . زیرا آنچه که آمریکا هدف نهایی اش بوده بدست نیاورده و مجبور شده است به حداقل ها راضی شود. در این مورد سخنرانی اوباما درجمع یهودیان دراجلاس آی پک در سال 2013 بسیار مهم است اوباما در آن سخنرانی که برای توجیه لابی صهیونیستی در باره برجام انجام شد، می گوید « اگر دست ما بود تمام پیچ و مهره های صنعت هسته ای ایران را باز می کردیم و نابود می کردیم اما ما نمی توانیم به همین دلیل با ایران وارد مذاکره شدیم . » درواقع اوباما در این سخنرانی می خواهد بگوید ما براساس آنچه که می توانستیم به توافق رسیدیم نه بر اساس آنچه آرمان و خواسته عالی ما بود.
2- همانطور که در پاسخ به شبهه قبلی مطرح شد توافق برجام بر اساس ملاک های منافع ملی و امنیت ملی یک توافق بد نبوده است. حداکثر این است که ما بگوئیم ایران و همه طرفهای مذاکرات به حداقل خواسته هایی که می توانستند بدست آورند ، رضایت دادند تا توافق شکل بگیرد . اگر ایران به خواسته های اصلی خود که ادامه غنی سازی اورانیوم و ادامه فعالیت صنعت هسته ای در ایران ولو به شکل محدود رضایت داد به دلیل آن بود که اصولا راه حل بهتری در پیش رو نداشت . آنهایی که مرتبا به برجام انتقاد می کنند در عمل هیچ راه حل جایگزینی ارائه نمی دهند . آنها فقط بر پیگیری اقتصاد مقاومتی تاکید داشته و دارند اما همه می دانند برای اجرای اقتصاد مقاومتی ایران به رفع تحریم های مربوط به صادرات نفت و گاز و پتروشیمی و فلزات گرانبهاء نیاز داشتیم . اینگونه نبود که ایران به صرف اجرای اقتصاد مقاومتی می توانست اثرات مخرب تحریم هایی را که بر اساس شش قطعنامه فصل هفتم منشور سازمان ملل وضع شده بود، خنثی کند. آقایان در عمل هیچ راه حل اجرایی ارائه نمی دهند و مرتبا بر توافق انجام شده ایراد می گیرند.
3- آنها می گویند « حتی دریک معاملهی سادهی روزمره هم طرفین ازهمدیگرتضمین میگیرند و مرحله به مرحله جلو میروند. اما شما قبول کردید همه تعهداتتان را انجام دهید و بعد منتظر آنها بمانید »
در این مورد باید گفت اول آنکه ایران همه تعهداتش را یکجا انجام نداده و روند اجرای تعهدات ایران در چند مرحله و با گرفتن امتیازهایی در ظرف یکسال به اجراء درآمد . این روند همچنان ادامه دارد مثل رعایت سقف ذخایر اورانیوم موجود درکشور و یا درصد میزان غنی سازی به اندازه 3.67 %
دوم اینکه امتیازهای گرفته شده در برابر امتیازهایی که قرار بوده بعدا گرفته شود ، و یا طرف مقابل اجرایی کند، یکسان و همگن نیست. دلیل آن هم روشن است شعار های مربوط به اینکه تحریم های هیچ اثری ندارند و قطعنامه های شورای حکام آژانس و شورای امنیت کاغذ پاره هستند ، در عمل شرایطی را بوجود آورد که برای برون رفت از این بحران تحمیل شده که حتی روسیه و چین و هند را هم با خودشان همراه کرده بودند، موقعیتی را بوجود آورد که ایران تعهداتش را مرحله به مرحله انجام داد. اما مهم ترین بخش تعهد ایران به پذیرش نهایی پروتکل الحاقی توسط مجلس شورای اسلامی مربوط می شود که تا زمان نهایی نشدن همه مراحل تعهد شده از سوی آمریکا و اروپا در مجلس تائید نخواهد شد. این موضوع مهمی است و اهل فن می دانند این تضمین چقدر اهمیت دارد.
سوم انکه بر اساس برجام ، ایران برخلاف دو سال مربوط به سالهای 1382 تا 1384 غنی سازی اورانیوم را بصورت داوطلبانه متوقف نکرد. بلکه غنی سازی اورانیوم را در حدی که مورد نیاز نیروگاه های برق اتمی است ادامه داد. همین نکته موجب نارضایتی دارو دسته ترامپ شده است زیرا آنها می دانند اگر ایران غنی سازی را کاملا متوقف کرده بود در عمل آنها می توانستند اجرای تعهداتشان را برای سالهای سال به تعویق بیندازند. اما حالا می بینند از یکسو ایران فعالیت غنی سازی خود را ادامه می دهد و چرخ سانتریفیوژهایش ولو به شکل محدود می چرخد و از سوی دیگر گذشت زمان هم به ضرر آنها است چرا که برای اجرای برجام سقف زمانی هشت سال و در مواردی ده سال تعیین شده است و همین نکته است که ترامپ را مجبور ساخته فشار بیاورد که سقف زمانی اجراء از برجام برداشته شود . اگر اینها تضمین نیست پس چه نامی می توان برآن نهاد.
چهارم می گویند ایران یک خانه را نقد خریده است اما طرف مقابل حاضر به تحویل کامل خانه نیست در حالی که این مثال گمراه کننده است . زیرا در این مورد باید گفت خانه مورد نظر که حق غنی سازی اورانیوم باشد در اختیار ایران بوده و هست اما آمریکا و متحدانش پس از ده سال پرونده سازی جهان را متقاعد کرده بودند این خانه متعلق به ایران نیست و اساس مالکیت آن را بی اعتبار کردند. ایران بعد از 12 سال مقاوت توانست اصل موضوع را در نهایت به دنیا ثابت کند که غنی سازی را نمی توانند از ایران سلب کنند ودر واقع حق مالکیت خانه ای که وجود داشت از طرف مقابل به رسمیت شناخته شد. اکنون ده سال وقت لازم است که کارهای حقوقی که دربرجام پیش بینی شده است محقق شود تا سند این خانه کاملا آزاد شود.
ت: برای رفع تحریمها هیچ ناظری تغیین نشده است . ناظر اجرای تعهدات آمریکا کجاست؟
همانطور که توضیح داده شد رفع تحریم های آمریکا بصورت کامل در برجام پیش بینی نشده است آنچه که آمریکا تعهد کرده است به تعلیق درآوردن تحریم های ناجوانمردانه ای است که یا به دستور مستقیم روسای جمهوری آمریکا یا با مصوبه گنگره آمریکا و یا با تصویب مجالس ایالتی امریکا علیه ایران وضع شده بود. بنا برنص صریح برجام آمریکا فقط تعلیق و نه لغو را پذیرفته است . برای اینکه آمریکا تعلیق تحریم ها را اجرا کند برجام ذیل قطعنامه 2231 شورای امنیت قرار گرفت بدین ترتیب به یک سند بین المللی تبدیل شد . اینکه آمریکا بعدا با تغییر دولتش می آید زیر تعهداتش می زند ملاکی برای این نیست که برجام بد است. زیرا آمریکا زیر پیمان پاریس هم زد توافق مربوط به دیوان جنایتکاران جنگی در لاهه مروبط به سند رم را هم با آنکه در دوره البرایت وزیر خارجه وقت آمریکا امضاء کرده بود ، کنگره امریکا نپذیرفت و آمریکا به این دادگاه نپیوست . خوب ایا اینها را می توان ملاک قرار داد که اصل آن پیمان ها تضمین کافی نداشتند؟ یا آنکه مدعی شویم مذاکره کنندگان ایرانی می توانستند ضمانت بیشتری بدست آورند اما نگرفتند ؟ اینکه مرتب تکرار کنیم آمریکا بد عهد است کمکی به اصل قضیه نمی کند . خلاصه انکه ناظر اجرای تعهدات آمریکا مصوبه شورای امنیت سازمان ملل است و همچنین کمیسیون نظارت بر اجرای برجام است. باید دید ایران تا چقدر می تواند با اتخاذ سیاست صحیح دنیا را باخود همراه کند.
امروز بهتر است منتقدین محترم برجام بجای زیر سئوال بردن این سند معتبر ، با همه ایرانی ها دست به دست هم بدهند و اجرای مطالبات برجام را از طرف آمریکایی بخواهند. نه آنکه با ایجاد تشکیک در باره عملکرد کسانی که دو سال خون دل خوردند تا بتوانند در وضعیت بسیار بد آن زمان به توافقی برسند که ضمن حفظ حقوق هسته ای ایران به تداوم کار صنعت هیته ای بدون تحریم بین المللی کمک نماید.