ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خبربسته شدن یک مرکز فرهنگی و یک مرکز بازرگانی ایران در شهر خجند دومین شهر بزرگ تاجیکستان، به دستور دولت این کشور در لابلای اخبار مهمی که این روزها افکار عمومی را در منطقه مشغول به خود کرده است ، گم شد. اما به باور نگارنده نباید این موضوع مهم را نادیده گرفت . زیرا این اقدام در راستای سایر اقدام های غیر دوستانه در دو سال اخیر روابط دو کشور را به سردی کشانده که در 25 سال اخیر از زمان استقلال تاجیکستان ، بی سابقه است.
خبربسته شدن یک مرکز فرهنگی مربوط به رایزن فرهنگی ایران در شهر خجند که کارش کمک به چاپ کتابها و مقالاتی است که ریشه های فرهنگی و تاریخی و زبانی مشترک مردم دو کشور ایران و تاجیکستان را معرفی می کند، حیرت انگیز و در عین حال تاسف آور است. همچنین بستن مرکز بازرگانی ایران در شهر خجند که کار این مرکز هم معرفی امکانات تجارت با ایران و فروش محصولات تاجیکستان در ایران بود ، بدون هیچ گونه توجیه منطقی و اطلاع رسانی برای افکار عمومی دو کشور دوست، بسیارغیرعادی و سئوال برانگیز است .
ممکن است کسانی باشند درایران به دلیل ضعف عملکرد این دومرکزفرهنگی واقتصادی ازتعطیلی آنها استقبال کنند. اما این موضوع نفسِ عملکردغیر دوستانه دولت تاجیکستان دردوسال گذشته را توجیه نمی کند دولت تاجیکستان از دو سال قبل به بهانه واهی شرکت آقای کبیری رهبر نهضت اسلامی تاجیکستان در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران که هر سال تکرار می شود و اقای کبیری هم در سالهای قبل چندین بار به عنوان میهمان درآن شرکت کرده بود، مناسبات خود را با ایران دچار چالش های جدی کرده است . این روند هم با بستن مراکز ایرانی در تاجیکستان و حتی تغییر محل سفارت ایران ودفاتر وابسته به آن به بهانه نوسازی و غیره روز به روز ابعاد جدید ی پیدا می کند .
دولت تاجیکستان مانند هرکشور مستقل دیگر حق دارد تصمیم بگیرد با چه کشوری در چه سطحی ودر چه زمینه ای رابطه برقرار کند. اما دولت طرف مقابل هم بر اساس اصل مقابله به مثل می تواند از امکاناتی که دراختیاردارد،استفاده کند تا طرف مقابل بداند درمناسبات دوستانه دوطرف باید بهره مندی یکطرفه نباشد.
در واقع نمی شود زمانی دولتی با ادعای دوستی از همه امکانات مالی و معنوی یک کشور دوست و هم زبان برای تثبیت موقعیت خود بهره بگیرد، اما در زمان دیگر به دلیل برخورداری از امکانات مالی قابل توجه، با کشوری که قصد دارد دوستی قدیمی را تحت فشار سیاسی و امنیتی قرار دهد ، راه مغازله را درپیش گیرد. آن هم در زمانی که دولت تاجیکستان می داند عربستان در واقع بدنبال نفوذ بیشتر وهابیت در بین تاجیکان است. امارهای غیر رسمی و تخمینی حکایت از آن دارد که حداقل سه هزار نفرتاجیکستان امروزه درصف داعشیان در سوریه و عراق می جنگند . در واقع توسعه رابطه تاجیکستان با عربستان زمینه ساز گسترش اندیشه های تکفیری در این کشوراست ، که امنیت ملی آن را بخطر انداخته است .
موضوع بر سر آن است که توسعه مناسبات بین دو کشور مسلمان، نباید بهانه ای برای وارد آوردن فشار بر کشور ثالث باشد . آن هم کشوری که اگر نبود کمک های ایران برای استقرار صلح در تاجیکستان ف امروز معلوم نبود سرنوشت آقای رحمان و یارانش که از سال 1992 تا کنون قدرت را در این کشور قبضه کرده اند، به کجا می انجامید .
حتما اقای رحمان که امروز بعد از سالها مناسبات خود را با ازبکستان ترمیم کرده است، بخوبی بیاد دارد درجریان اختلاف های تاجیکستان وازبکستان بر سر تقسیم آب رودخانه هایی که سرچشمه آنها در تاجیکستان است ، این ایران بود که با همه امکانات خود از تاجیکستان حمایت کرد و بهاء این حمایت را هم در مناسبات خود با ازبکستان پرداخت.
اقای رحمان اما این نکته را نمی داند که وارد شدن دربازی بزرگان، ملزوماتی را طلب می کند که تاجیکستان فاقد آن امکانات است. بنابراین اینکه آگر چنین تصور شود که می توان ازگاوه شیر ده عربستان بدون مسومیت های سیاسی - عقیدتی ناشی از وهابی گری ، بهره برداری کرد و به فکر روزی نبود که بالاخره اختلاف های مقطعی تهران و ریاض به پایان می رسد؛ تصوری باطل و ناشی از تشخیص ندادن منافع ملی در بلند مدت و اسیر بازی های سیاسی روزمره برای کسب منافع کوتاه مدت شدن، است.
به نظر می رسد دولت ایران نباید از این اقدام ها به سادگی عبور کند و بیش از هر زمان دیگر ضرورت ایجاب می کند ایران از همه امکانات خود استفاد کند تاطرف تاجیک متوجه شود نمی توان دوستان قدیمی را بدون پرداخت هزینه نادیده گرفت . اقدام های موثر و کوتاه مدت می تواند هشدار دهنده برای تغییر رفتار غیر دوستانه تاجیکستان باشد.