با توجه به عملکرد دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی در سه سال و نیم گذشته، این دولت چه میزان موفق عمل کرده و چه کاستی‌هایی داشته است؟

 دولت یازدهم در بخش مربوط به احیای روابط با اتحادیه اروپا ودیگر کشورهای اروپایی و همچنین شرق آسیا کارنامه خوبی داشته و توانسته موفق عمل کند. از جمله دولت روحانی موفق شد روابط ایران با بسیاری از کشورهایی که در دولت‌های نهم و دهم با آنها قطع رابطه یا در حداقل مناسبات بودیم،  احیا کند.  بطوریکه ایران امروز با کشورهایی که در دنیا تاثیرگذار هستند و بخشی از اقتصاد دنیا را در دست دارند وازطرفی مشتری کالاهای ایران وبه ویژه نفت وگازهستند، رابطه خوبی برقرار کرده است. از جمله این کشورها آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا  در اروپا و در شرق آسیا مانند ژاپن ، کره جنوبی ویتنام ، اندونزی ، مالزی هستند که درعمل دولت روحانی روابطی را با این کشورها احیا کرده است که از دست رفته بود.

 درباره کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی و آفریقا  هم تلاش‌هایی را انجام داده است. برای مثال در رابطه با برزیل  و شیلی بهبود رابطه حاصل شده، روابط با بعضی کشورهای آفریقایی نظیر آفریقای جنوبی ، مراکش بهتر شده است. البته در ارتباط با کشورهایی آفریقایی مانند مصر و نیجریه  که موثر هم هستند، هنوز توفیقی نداشته است.

در کشورهای جنوبی حاشیه خلیج‌فارس هم دولت هنوز نتوانسته روابط خوب و همه‌جانبه برقرار کند. البتهدر این میان عمان یک استثناست و می‌توان گفت با عمان روابط خوبی از قبل داشتیم که این رابطه توسعه پیدا کرده است. اما با پنج کشور عربستان، امارات، قطر، کویت و بحرین هنوز به حد مطلوب روابط نرسیده‌ایم. این موضوع هم دلایل متعددی دارد و تنها به عملکرد دولت روحانی مربوط نیست. مجموعه عوامل منطقه‌ای و بین‌المللی سبب شده که دولت روحانی هنوز در این زمینه توفیقی کسب نکرده باشد. زیرا منازعات منطقه ای و بین المللی در روابط دو جانبه ایران با این کشورها تاثیر منفی گذاشته است.

اما در مجموع به باور من دولت کارنامه خوبی در بحث سیاست خارجی داشته و توانسته در سه و سال و نیم گذشته تا حد زیادی خرابی‌های قبلی را جبران کرده و در عین حال صفحات جدیدی برای آینده باز کند.

برخی ممکن است این انتقاد را به عملکرد دولت داشته باشند که تنها به موضوع برجام و کشورهای 5+1 محدود شده است و نتوانسته روابط دیگر خود را بهبود ببخشد. نظر شما در این باره چیست؟

 کسانی که این حرف را می‌زنند نمی‌خواهند این موضوع را بپذیرند که برجام صرفا یک توافق هسته‌ای نبود، بلکه اقدام مهمی بوده است برای اینکه بتواند پرونده‌سازی هسته‌ای که طی ۱۲ سال علیه ایران تشکیل شده بود را ببندد. نتیجه این پرونده‌سازی به شش قطعنامه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد و ۱۲ قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی  و گزارش موسوم به PMD یا همان ادعاهای دروغین در باره تلاش ایران برای ساخت سلاح های هسته ای رسیده بود.  هر کدام از اینها بهانه‌ای بود که به ایران فشار بیاورند و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها را در طول تاریخ علیه ملت ایران اعمال کنند.

دولت روحانی  با توافق برجام موفق شد این روند را متوقف کند. اگرچه هنوز تحریم‌ها به طور کلی رفع نشده است اما این روندی که روز‌به‌روز گسترش پیدا می‌کرد متوقف شده است. منتقدان نمی‌خواهند این را بپذیرند و مرتب به این موضوع اشاره می‌کنند که کل دولت، کارهایش را منوط به برجام کرده است. درحالی که برجام شرط لازم  برای بهبود شرایط اقتصادی کشور بوده اما شرط کافی نیست.

 برای بهبود رابطه با کشورهای اروپایی باید ابتدا مساله برجام حل می‌شد، در غیر این صورت با وجود قطعنامه‌هایی که علیه ایران وجود داشت، امکان نداشت که بتوان روابط را با کشورهای اروپایی یا ژاپن و کره جنوبی که از مهم ترین مشتری‌های نفت ایران هستند، بهتر کرد. برای منتقدان این موضوعات اصلا مهم نیست و آنها می‌خواهند روی اختلافاتی که با دولت دارند، واقعیت‌هایی که مربوط به سیاست خارجی ایران بوده را نادیده بگیرند و در حالی مرتبا انتقاد می‌کنند که می‌دانند اگر برجام نبود، دولت عملا نمی‌توانست به موفقیت‌هایی که در طول سه سال و نیم گذشته در سیاست خارجی کشور داشته وارد شود و کاری انجام دهد.

درباره کشورهای حاشیه خلیج فارس چطور؟ با توجه به اینکه کشورهای عربی و جهان اسلام اهمیت زیادی دارند و رابطه ما با این کشورها در حال حاضر شفاف نیست و به تیرگی رفته است.

به‌ترتیب اولویت، عربستان و امارات متحده عربی و قطر هستند و سپس کویت و بحرین. با عمان که رابطه خوبی داریم و همچنان هم این رابطه دنبال می‌شود. اما با این پنج کشورهمانطور که توضیح دادم  دلایلی از جمله روابط دوجانبه، مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی وجود دارد و این سه سطح از دلایل باعث شده که این روابط هنوز شکل نگرفتند و دچار مشکل هستند. ما بیش از اینکه به این روابط در سطح کشورهای اسلامی توجه کنیم باید به عنوان کشورهای همسایه به آنها نگاه کنیم. زیرا این کشورها از طریق آب‌های خلیج فارس مرزهای مشترک با ما دارند و جزو کشورهای همسایه آبی ما محسوب می‌شوند. کشورهای همسایه نیز اهمیت فوق‌العاده‌ای نسبت به کشورهایی که از نظر جغرافیایی به ایران دورتر هستند، دارند. بنابراین برای ایران اهمیت دارد که این مناسبات را احیا کرده و به سمت کاهش تنش برود و بعد از حل و فصل مشکلات در نهایت از طریق ایجاد یک تفاهم‌نامه فراگیر که هم جنبه امنیتی و اقتصادی و هم مبادلات سیاسی در آن گنجانده شده باشد، دوستی پابرجا ایجاد شود، منتها این در حد اعلای قضیه است.

برای بهبود رابطه با آنها باید چه تمهیداتی اندیشید؟

 برای این کار هم دولت باید اقداماتی را انجام دهد که البته باید دوطرفه باشد. نمی‌شود تنها ایران برای این کار اراده داشته باشد و طرف مقابل اراده‌ای نداشته و مشکلات حل شود. حل و فصل مشکلات ایران با کشورهای جنوب خلیج فارس باید در یک اقدام چندجانبه صورت بگیرد. برای مثال درباره عربستان سعودی، ایران می‌تواند با یمن شروع خوبی داشته باشد زیرا بحران یمن برای عربستان که بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک با این کشور دارد، اهمیت زیادی دارد. ایران می‌تواند به این موضوع کمک کند و اگر در این زمینه مذاکراتی شکل بگیرد می‌تواند شروع خوبی باشد برای رفع اختلافاتی که درباره سایر مناطق مانند سوریه، عراق و لبنان دارند. البته نباید فراموش کرد که قدرت‌های فرامنطقه‌ای مانند انگلیس، آمریکا و فرانسه هم در این قضیه نقش دارند و برای اینکه سلاح بیشتری به عربستان، امارات، کویت ، امارات ، بحرین و قطر بفروشند، همچنان به اختلافات بین ایران و این کشورها دامن می‌زنند.

طیق آمار موسسه‌ سیپری در سوئد، طی چهار سال گذشته بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار سلاح به این کشورها فروخته شده است. ایران هم باید تلاش کند در یک اقدام چندجانبه برای رفع مشکلات گام بردارد. کویت در این زمینه بانی شد و وزیر خارجه‌اش به ایران آمد و رئیس‌جمهور ایران نیز به آنجا رفت. این‌ها شروع خوبی است که باید آن را ادامه داد. مسلما هرچه رابطه ایران و عربستان و امارات و قطر بد باشد به نفع اسرائیل، آمریکا، انگلیس و فرانسه است و هرچقدر این‌ها به هم نزدیک شوند قطعا آنها خوشنود نخواهند بود. ایران قطعا می‌تواند از راه‌‌های مختلف تلاش کند. دیپلماسی هنوز به بن‌بست نرسیده است و راهکارهای متعددی وجود دارد.

با کشور روسیه چطور؟ ایران با کشور روسیه هم روابط خوبی دارد؛ اگرچه برخی معتقدند روابط در حد تفاهم می‌ماند و به سطح اجرایی قراردادهایی که نمود اقتصادی داشته باشد نمی‌رسد.

روابط بین ایران و روسیه طی پنج سال گذشته از اردیبهشت سال ۹۱ و پیش از روی کار آمدن دولت روحانی رشد قابل توجهی را شروع کرد. این رشد در جنبه‌های مختلف بوده و کسانی که تنها به بخش اقتصادی توجه می‌کنند این موضوع را در نظر نمی‌گیرند که ابعاد مناسبات ایران با روسیه شامل مسائل سیاسی، امنیتی، نظامی‌، اقتصادی و تا حدی فرهنگی می‌شود. اینکه روابط ایران و روسیه باید از نظر اقتصادی گسترش پیدا کند درست است و اینکه هنوز هم مشکلات متعددی برای گسترش روابط هم از طرف ایران هم روسیه وجود دارد نیز صحیح است. با وجود این بدان معنا نیست که روابط ایران و روسیه تغییری نکرده است. حداقل در سه سال اخیر مسیرهایی که اصلا وجود نداشت باز شده است، البته هنوز در ابتدای کارند و با آن سطحی که باید باشد فاصله زیادی وجود دارد.

نمونه‌ای از این اقدامات چیست؟

 اقدامات زیادی نیز از جنبه اقتصادی و سیاسی، روابط ایران و روسیه را گسترش قابل توجهی داده است. با وجود اینکه  دو میلیارد دلار حجم مناسبات بین دو کشور بسیار کم است و قابل توجه نیست و این تفاهم‌نامه‌هایی که امضا شده و زمینه‌هایی که فراهم شده و حتی بعضی از آنها به قرارداد تبدیل شده، تا ده سال آینده باید سطح معاملات ایران و روسیه را به ۴۰ میلیارد دلار برساند. در زمینه سرمایه‌گذاری روسیه در صنایع نفت ایران قرارداد نهایی شده، در زمینه توسعه راه‌آهن برقی در جلفا قرارداد نهایی شده، برای توسعه روابط در زمینه تولید انرژی برق حرارتی قرار است سرمایه‌گذاری روسیه افزایش یابد. در زمینه‌های مختلف دیگر از جمله صادرات اقلام کشاورزی و میوه و سبزی ایران به روسیه که پیش از این به دلیل استانداردهای سخت‌گیرانه روسیه اصلا ممکن نبود، در سال‌های اخیر این مسیرها باز شده که البته هنوز کامل نشده و در حال تکمیل است.

درباره برجام و اینکه می‌توان آن را از نقاط مثبت عملکرد دولت دانست، فکر می‌کنید توقعاتی که از برجام وجود دارد منطقی است؟ اینکه برخی انتظار دارند رابطه ایران پس از برجام با کشورهای 5+1 بهبود چشمگیری داشته باشد و این انتظارات به مردم هم منتقل شده است.

مطالباتی از طرف مسئولین ایرانی از طرف  آمریکایی وجود دارد و خوب است که ادامه یابد. زیرا ایالت متحده باید یکسری اقدامات انجام دهد که هنوز نداده است. اما این بدان معنا نیست که چشم خود را بر روی  واقعیت های مثبتی  که در بعد از برجام اتفاق افتاد ، ببندیم.

برجام کمک‌های بسیاری کرد که دریچه‌ها به سمت حل و فصل مشکلات گذشته باز شود منتها سوال اصلی که در رسانه‌ها مطرح می‌شود این است که چرا مردم این تاثیر را حس نمی‌کنند؟ در پاسخ باید گفت مردم اثرات برجام را زمانی خواهند دید که ریزه‌کاری‌های برجام تمام شود و این زمان‌بر است. البته ما ابتدا می‌گفتیم که یک روزه باید به همه چیز پاسخ داده شود، اما واقعیت این است که همان‌طور که تحریم‌ها یک روزه وضع نشدند و چهار سالی طول کشید که به گسترده‌ترین و عمیق‌ترین تحریم‌ها در طول تاریخ بشریت تبدیل شود، به تدریج هم لغو خواهند شد. ممکن است حتی کل تحریم های غرب علیه ایران ،به طور کامل هم لغو نشوند. اما آن چه که اهمیت دارد این است که برجام زمینه‌های بسیار خوبی را برای کارهای دیگر فراهم کرده است. همین اقتصاد مقاومتی که ما روی اجراء آن اینقدر مسئولین  تاکید دارند و حتما باید اجرا شود تا بهانه تحریم از طرف مقابل گرفته شود، اگر برجام نبود و توافقی حاصل نمی‌شد، اقتصاد مقاومتی هم زمینه اجرایی پیدا نمی کرد. درواقع لازمه و پیش‌زمینه اجرای اقتصاد مقاومتی همین برجام است.

http://www.bahardaily.ir/fa/Main/Detail/6579/%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D9%86%D9%88%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA