تبعات انتخاب ترامپ به عنوان کاندیدای حزب جمهوریخواه
گرچه در روز آغازین کنوانسیون ملی تکاپوی جنبش « ترامپ هرگز » برای تغییر قوانین کنوانسیون و توقف اعطای کاندیداتوری حزب جمهوری خواه به ترامپ جنجالی به راه انداخت و باعث هرج و مرج شد، اما در نهایت با رای گیری شفاهی و تایید در اکثریت بودن طرفداران ترامپ بساط آنها برچیده شد و امیدشان ناپدید. علاوه بر این سخنرانی کپی شده مانیلا ترامپ همسر دونالد ترامپ از بانوی اول فعلی کاخ سفید حواشی ای را بوجود آورد اما نتوانست مانع تداوم موفقیت های پی در پی ترامپ شود. به گزارش آنا در نهایت دونالد ترامپ، با کسب آرا لازم رسما به عنوان نامزد این حزب در انتخابات ریاست جمهوری 2016آمریکا معرفی شد. ترامپ توانست با کسب 1237 دلگیت به پیروزی برسد و پس از او تد کروز، سناتور تگزاس و جان کاسیچ، فرماندار اوهایو به ترتیب با کسب 475 و 120 دلگیت دوم و سوم شدند. مارکو روبیو سناتور فلوریدا هم با کسب 114 دلگیت چهارم شد.
آیا جمهوری خواهان پشت سر ترامپ خواهند ایستاد؟
فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا در گفت و گو با « ابتکار» گفت: «اینکه افراد در نهایت در آبان ماه به ترامپ رای می دهند یا نه قاعدتا اکثر جمهوری خواهان به این کار دست می زنند اما اینکه معتقد باشیم ترامپ می تواند وحدت در حزب ایجاد کند بعید به نظر می رسد. اگر توجه کنید در جلسه کنوانسیون ملی حزب افراد شاخص چون بوش پسر و پدر، میت رامنی و تد کروز و افراد دیگری حاضر نشدند و این نشان دهنده تردید چهره های شاخص حزب به ترامپ است و این به این راحتی قابل رفع شدن نیست اما در نهایت امکان دارد به ترامپ رای دهند.» از سوی دیگر حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل به خبر نگار «ابتکار» گفت: «اینکه ترامپ هم بوسیله دلگیت ها انتخاب می شود و هم توسط سوپر دلگیت ها نشان دهنده این است که حرف های ترامپ مورد پذیرش اکثریت حزب است. و می توان نتیجه گرفت که ترامپ با وجود اظهارات جنجالی و چالش برانگیز و زیر سوال بردن سیستم کشور برخلاف تصور اکثر تحلیل گران مورد توجه اعضا حزب قرار گرفت و موفق شد اکثریت حزب را به دست آورد.»
جمهوری خواهان ترامپ را مهار می کنند یا ترامپ آنها را رهبری می کند؟
ایزدی در پاسخ این سوال می گوید: «سیستم حاکم در آمریکا یعنی همان عمق ساختارهای سنتی دولت در ایالات متحده وزنه سنگین تری دارد و معمولا سیستم افراد را بالانس می کند و در دوره های گذشته هم همین طور بوده و دیدیم که فردی چون اوباما مهار شد. بنابراین رئیس جمهور قدرت مطلق در ساختار سیاسی و قدرت در آمریکا نیست و حتی در خود قوه مجریه هم سازکارهای مهار رئیس جمهور وجود دارد.» حسن بهشتی پور در این رابطه گفت: «در این رابطه باید ترکیب کابینه ای که ترامپ انتخاب می کند مشخص شود و باید منتظر ترکیب و معرفی کابینه ترامپ باشیم.»
چه شد که ترامپ نامزد اصلی حزب شد؟
در اوائل و در زمان آغاز دور مقدماتی انتخابات و درون حزبی آمریکا نه تنها کسی برای ترامپ شانسی قائل نمی شد بلکه از سوی همه مورد تمسخر قرار می گرفت. با هر سخنرانی جنجالی و آتشینی که ایراد می کرد انتقاد نخبگان و روشنفکران علیه او افزوده می شد و شانس او را ناچیز تر می دیدند، اما ترامپ که اهل کسب و کار و معامله بود و دستی در سیاست نداشت گویا بهتر از همه حریفان شرایط جهانی و جامعه آمریکا را درک کرده بود و می دانست چگونه با خطابه هایش مردم خشمگین و ناامید از وضعیت کنونی که خواهان تغییر هستند را به خود جلب کند. هیتلر هم این کار را خوب می دانست. در همین رابطه ایزدی معتقد است: در آمریکا شاهد بیداری هستیم که باید گفت بیداری آمریکایی، اینکه به سیاستمداران سنتی اعتمادی نیست و در شرایط فعلی از همه بی اعتماد تر به آمریکا خود مردم آمریکا هستند. ما دیدیم که قریب به 17 نفر کاندیدای جمهوری خواه بودند که همه دارای سابقه سیاسی بودند اما ترامپ بدون اینکه پست و مقام یا سابقه سیاسی داشته باشد پیروز شد. چرا؟ بخاطر اینکه مردم عملکرد سیاستمداران را دیده و ترامپ هم از این ویژگی استفاده می کند و اعلام می کند سیاستمداران بزرگ به لابی گری ها و کمک های مالی آنها وابسته هستند و در اختیار لابی ها قرار دارند اما من نیازی به لابی گر ها و حمایت های مادی آنها ندارم و به آنها هم وابسته نمی شوم، چنین شعارهایی برای مردم جذاب و مورد پسند است و بخش بزرگی از جامعه آمریکا را به ترامپ جذب کرده است، اما بخش دیگری از طرفداران ترامپ را نژاد پرستان از جمله ضد مسلمانان و ضد مهاجران تشکیل می دهند که باز شعارهای ترامپ برای آنها تحریک کننده است.» بهشتی پور نیز اظهار کرد: « تفکرات و اظهارات ترامپ معجونی از اندیشه های پوپولیستی، راسیستی و ضد جهانگرایی و تجارت آزاد بود، شاید چنین اظهاراتی توانسته آرا خاموش آمریکا را جلب کند. اما به نظر نمی رسد سیاستمدار منطقی به ترامپ رای دهد. وی ادامه داد: زیر سوال بردن سیستم آمریکا و دهن کجی به سیاستمداران ترامپ را به یک پدیده تبدیل کرده است. انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا می تواند زلزله ای سیاسی در آمریکا ایجاد کند.» اما به نظر می رسد بازهم باید به عقب تر برگردیم یعنی به جایی که بدانیم چرا مردم در این شرایط جذب سخنان و معجون راسیستی و پوپولیتسی ترامپ می شوند؟ آیا رابطه ای هست میان برآمدن راست افراطی در اتریش، در فرانسه با نوع نگرش آمریکا؟ چرا بریتانیایی ها به دنبال جدایی از اتحادیه اروپا بودند و موفق شدند و چه تشابهی میان وضعیت آنها با رای دهندگان آمریکایی وجود دارد؟ چرا سیاست های بازگشت به عصر طلایی و ملی گرایی جذاب است؟ آیا شرایط مشابهی در سراسر جهان حاکم است که راست افراطی و پوپولیست ها محبوب می شوند؟ یک چیز در هواداران برکزیت، دونالد ترامپ و ماری لوپن و دیگر پوپولیست ها و راست ها مشترک است: خستگی و انزجار از وضعیت کنونی جهان.
چه کسی رئیس جمهور آمریکا می شود؟
جای سوال دارد که در چنین شرایطی مردم آمریکا خود را به دامن چه کسی می اندازند، ترامپ یا کلینتون؟ ایزدی معتقد است « اولا نباید ترامپ را دست کم گرفت. هر چند در نظر سنجی های ملی کلینتون چند درصدی از ترامپ پیش است اما چنین نظر سنجی هایی ملاک نیست. در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رای مردم چندان مهم نیست و آرا الکترال اهمیت بیشتری دارد. بعد باید به رویه سنتی رای دادن در ایالت های آمریکا توجه کنیم. معمولا 8 یا 10 ایالت در آمریکا از جمله فلوریدا، پنسیوانیا، اوهایو و میشیگان تعیین کننده هستند و آرا الکترال این ایالت ها ملاک انتخاب رئیس جمهوری هستند، بنابراین نباید به نظر سنجی ها یی اعتماد کرد. آنچه که معلوم است از این به بعد امکان شدیدتر شدن حملات دو نامزد نهایی حزب شدیدتر خواهد شد.» بهشتی پور گفت: « جلب اکثریت آرا جمهوری خواهان به معنای آن نیست که حزب بتواند اکثریت افکار عمومی در ایالات متحده را جلب کند. معمولا 50 درصد از آمریکایی ها در انتخابات شرکت می کنند و عده ای که شرکت نمی کنند در این دور از اهمیت بالایی برخوردارند. این عده خودشان را در انتخابات آمریکا تاثیر گذار نمی دانند و می بینند نتیجه انتخابات ریاست جمهوری همیشه یا دموکرات است یا جمهوری خواه و جز این دو گروه خروجی ندارد. حالا وقتی فردی چون ترامپ پیدا می شود و کل ساختار آمریکا را زیر سوال می برد و سخنرانی های جنجالی و پوپولیستی می کند می تواند آرا خاموش را تحریک و جلب کند؟ اگر ترامپ و جمهوری خواهان بتوانند چنین امری را واقعیت دهند آن وقت کلینتون به خطر خواهد افتاد. اگر نتوانند قضیه متفاوت است و شانس کلینتون بیشتر است. از سوی دیگر کنگره و مجلس نمایندگان در دست جمهوری خواهان است و ترکیب این دو یعنی قوه مجریه و مقننه در آمریکا در ساختار قدرت در آمریکا مهم است. بعید به نظر می رسد در شرایطی که اکثریت مجلس نمایندگان در دست جمهوری خواهان است رئیس جمهور هم از جمهوری خواهان باشد. البته باید یادآور شد در آبان ماه علاوه بر انتخابات ریاست جمهوری انتخابات میان دوره ای مجلس نمایندگان آمریکا هم برگزار می شود و نتیجه این ترکیب مهم است. این کارشناس مسائل بین الملل گفت: هر چند در سیاست هیچ امری محال نیست و امکان دارد ترامپ پیروز رقابت نهایی شود اما من برای کلینتون حدود 80 درصد شانس قائلم.»