تحلیل نقاط قوت و ضعف برجام به همراه فرصتها و تهدیدها در دهمین سال انعقاد این توافق تاریخی  

«برجام؛ معادله‌ای ناتمام در دیپلماسی قدرت‌های جهانی»،

مقدمه : چرا برجام «معادله‌ای ناتمام» است؟

به مناسبت دهمین سال به دست آمدن توافق برجام نگاهی دارم به نقاط قوت و ضعف برجام و فرصت ها و تهدیدهایی که این توافق تاریخی برای ایران داشت.

آنچه امروز از آن با عنوان «برجام» یاد می‌کنیم، تنها یک توافق فنی هسته‌ای میان ایران و قدرت‌های جهانی نیست. بلکه صحنه‌ای بزرگ‌تر برای آزمودن توانایی دیپلماسی چندجانبه در مواجهه با یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های امنیتی دو دهه اخیر بود.

اگر می خواهیم برجام درست تحلیل شود باید نگاهی راهبردی، حقوقی و ژئوپلیتیکی؛ داشته باشیم و به دور از جناح بندی های و جریان سازی های داخلی با تحلیل صحیح فرصت‌هایی که از دست رفت و تهدیدهایی که از دل این شکست بیرون آمد به برجام نگاه کنیم .

ادامه نوشته

شمشیر دولبه بازدارندگی هسته‌ای

نویسنده: حسن بهشتی‌پور

مقدمه:

بازدارندگی هسته‌ای از جمله پیچیده‌ترین موضوعات در روابط بین‌الملل است. در حالی که منتقدان بر خطرات امنیتی، اقتصادی و حقوقی ساخت سلاح هسته‌ای تأکید می‌کنند، طرفداران آن بر این باورند که در جهانی فاقد تضمین‌های امنیتی فراگیر، دستیابی به چنین سلاحی می‌تواند تضمین‌کننده بقا باشد. این تحلیل با نگاهی چندجانبه تلاش دارد تا مزایا، چالش‌ها و پیامدهای احتمالی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را در بستر تحولات بین‌المللی و منطقه‌ای بررسی و تحلیل کند.

تحلیل مقایسه‌ای: آیا سلاح هسته‌ای برای ایران مفید است؟

برخی معتقدند که دستیابی به سلاح هسته‌ای می‌تواند امنیت ایران را در برابر حمله نظامی تضمین کرده یا دست‌کم احتمال آن را کاهش دهد، همان‌گونه که تجربه کره شمالی نشان می‌دهد. در مقابل، منتقدان هشدار می‌دهند که چنین اقدامی ممکن است باعث تحریک اسرائیل، ایالات متحده و حتی کشورهای اروپایی شود و زمینه‌ساز حمله نظامی گسترده به ایران گردد؛ همان‌گونه که در مورد عراق در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد. این نگرانی نیز وجود دارد که حتی روسیه و چین—علی‌رغم مخالفت با تغییر رژیم در ایران—در صورت نقض آشکار تعهدات بین‌المللی، واکنشی حمایتی نشان ندهند.

ادامه نوشته

نقد و بررسی  حمله پیشدستانه به جمهوری آذربایجان

نوشته حسن بهشتی پور

در فضای رسانه‌ای ایران، برخی تحلیلگران و کارشناسان خواستار اقدام نظامی پیش‌دستانه علیه جمهوری آذربایجان شده‌اند، با این فرض که این کشور در حملات اخیر رژیم اسرائیل علیه ایران نقش پشتیبانی‌گر داشته است. این دیدگاه، فارغ از پیامدهای راهبردی‌اش، بر پایه شواهدی ارائه می‌شود که هنوز اعتبار رسمی و امنیتی نیافته‌اند. از این رو، نقد آن نه تنها ضروری، بلکه برای پرهیز از تصمیمات واکنشی حیاتی است.

از منظر تحلیلی، سه فرض را می‌توان درباره نقش احتمالی جمهوری آذربایجان در حملات اسرائیل مطرح کرد:

فرض اول نفی همکاری و استفاده از خاک یا آسمان آذربایجان

این همان موضع رسمی دولت باکو است که صریحاً هرگونه استفاده از پایگاه، زیرساخت یا حریم هوایی این کشور توسط اسرائیل را رد می‌کند. بر اساس این فرض، اسرائیل حملات خود را از مسیر دیگری انجام داده و جمهوری آذربایجان هیچ نقشی در آن نداشته است.

ادامه نوشته

چارچوبی مرحله‌ای و چندجانبه برای توافق پایدار میان ایران و ایالات متحده

راهکار خروج از بحران:

نوشته حسن بهشتی پور

مقدمه:

پس از حمله نظامی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران در ۲۱ ژوئن، روابط تهران–واشنگتن وارد مرحله‌ای از تقابل مستقیم شده است. در پاسخ، ایران به پایگاه نظامی آمریکا در قطر حمله موشکی کرد و همکاری خود را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تعلیق نمود. آمریکا و اسرائیل صریحاً توقف کامل غنی‌سازی یا تغییر رژیم در ایران را خواستار شده‌اند، در حالی که ایران تأکید کرده توقف غنی‌سازی «خط قرمز» است. این شرایط بی‌سابقه، نیازمند طراحی یک چارچوب راهبردی واقع‌بینانه و مرحله‌ای است که با لحاظ عناصر بازدارندگی، اطمینان‌سازی، و در نظر گرفتن بازیگران مؤثر، امکان‌پذیر باشد.

هدف این یادداشت، ارائه پیشنهادی است برای خروج تدریجی و باثبات از بحران کنونی، بر مبنای واقعیات ژئوپلیتیکی و با تأکید بر امکان‌پذیری سیاسی. درادامه مطلب به جزئیات این پیشنهاد پرداخته ام

ادامه نوشته

روایت‌سازی در میدان رسانه‌ای؛ نگاهی به مصاحبه رئیس‌جمهور ایران با تاکر کارلسون

نوشته : حسن بهشتی پور

در بررسی هر مصاحبه مقامات عالی‌رتبه ایران با رسانه‌های آمریکایی، نکته‌ای کلیدی نباید مغفول بماند: مخاطب اصلی این گفتگوها، دولت ایالات متحده نیست، بلکه افکار عمومی مردم آمریکا است.

برخلاف تصور برخی منتقدان، این مصاحبه‌ها عرصه مذاکره یا تقابل سیاسی با دولت آمریکا محسوب نمی‌شوند، چراکه سیاست‌گذاران آمریکایی، تصمیمات خود را بر اساس گفت‌وگوهای رسانه‌ای با مقامات خارجی تنظیم نمی‌کنند. فرآیند سیاست‌گذاری در آمریکا تابع لابی‌ها، منافع ساختاری و اجماع نخبگانی است، نه صرفاً مواضع رسانه‌ای کشورهای دیگر.

اما در مقابل، افکار عمومی آمریکا—به‌ویژه اقشار تأثیرگذاری مانند مالیات‌دهندگان منتقد، محافل دانشگاهی، نخبگان رسانه‌ای و کنشگران مستقل—نقش بسزایی در شکل‌دهی به فضای سیاسی این کشور دارند. بنابراین، گفت‌وگوی مستقیم با این مخاطبان، به‌عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی، ابزاری راهبردی و مؤثر است.

ادامه نوشته