دولت كانادا هماهنگ با تل‌آويو، واشنگتن و لندن عليه ايران

بهشتي‌پور: دولت كانادا هماهنگ با تل‌آويو، واشنگتن و لندن عليه ايران عمل كرده است

» سرویس: سياسي - سياست خارجي

کد خبر: 91062012352

دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۹

يك كارشناس مسائل بين‌الملل تاكيد كرد: مجموعه قرائن و شواهد نشان مي‌دهد اقدام اخير كانادا در راستاي مجموعه سياست‌هاي طراحي شده از سوي تل‌آويو، لندن و واشنگتن بوده است.

حسن بهشتي‌پور كارشناس مسائل بين‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره اقدام اخير دولت كانادا مبني بر بستن سفارت كشورش در تهران، افزود: اين اقدام براي اعمال فشار بيشتر در مساله هسته‌يي عليه ايران و ايجاد جو رواني بر ضد ايران درباره سوريه است كه مي‌توان به عنوان مهم‌ترين عوامل براي اقدام اخير كانادا بر ضد ايران اعلام كرد.

ادامه نوشته

مدل پوتين-مدوديف به پايان خود رسيده است؟

گفتگوي ايراس با حسن بهشتي‌پور
 
يکشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۰۳
تهيه و تنظيم: زينب نجفي
ايراس: روابط ميان نخست وزير و رييس جمهور روسیه به گونه‌اي بوده كه در عرصه سياسي تبديل به مدلي خاص به نام پوتين- مدوديف شده است. اين دو تاكنون تلاش داشته‌اند تا با رفت و آمدهاي يك خط در ميان محدوديت‌هاي قانون اساسي براي انتخاب رييس جمهور را دور بزنند. اگرچه اين دو نقشي محلل براي هم دارند اما مدتي است كه با پخش فيلم "روز از دست رفته" كه در ارتباط با جنگ روسيه و گرجستان ساخته شده بسياري از آگاهان سياسي روسيه را به اين عقيده واداشته كه روابط اين دو در حال تيره شدن است، هرچند عده‌اي ديگر آن را نمايشي از اختلاف براي فريب افكار عمومي مي‌دانند. گفتگوي زير با حسن بهشتي پور پ‍ژوهشگر مسائل روسيه در همين ارتباط انجام شده كه از نظر مي‌گذرد.
 

آقای بهشتی پور لطفاً تعریف خودتان از نقش دو مهره اصلی سیاست روسیه یعنی پوتین و مدودیف را بفرماييد؟ آیا این دو را بازیگرانی مستقل در صحنه سیاست ورزی روسیه می‌دانید یا اینکه یکی بازیگر برتر است و دیگری بازیگردان؟ 
اصولاً در تحلیل مسائل سیاسی ما باید به دو اصل اساسی توجه داشته باشیم. یکی اینکه در مسائل سیاسی نباید موضوعات را مطلق کرد. یعنی اگربه عنوان نمونه فرض کنیم ما با قرائن و شواهد موجود به این نتیجه برسیم که پوتین در روسیه امروز بازیگر اصلی است و مدودیف بازیگر فرعی، یا اینکه یکی تابع مستقل است و دیگری تابع متغیر وابسته، اینها مسائل نسبی هستند، یعنی نباید آنها را به تمامی زمانها و مکانها تعمیم بدهیم. 

دوم آنکه در تحلیل سیاسی باید سعی کنیم موضوع را آنگونه که هست، خوب شناسیم و ابعاد مساله را خوب تحلیل کنیم سپس بر اساس باورها و گرایش‌های خود در مورد چگونگی انتقال تحلیل مان به دیگران درباره آن تصمیم بگیریم. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد هستیم اکثر تحلیلگران بر اساس اندیشه‌ها و باورهای قبلی خود، موضوعات را تجزیه و تحلیل می‌کنند و حاضر نیستند تحولات روز را با چشم واقع‌بینانه و نه صرفا براساس باورهای از پیش شکل گرفته شده تحلیل کنند. 

ادامه نوشته

در باره  نتایج اجلاس سران غیر متعهد ها در تهران

اجلاس غیرمتعهدها و ریاست ایران، دستاوردها و فرصتها – گفتگو با  حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین المللی

نگارش  در شهریور ۱۵, ۱۳۹۱ – ۸:۰۶ ق.ظ
اجلاس غیرمتعهدها و ریاست ایران، دستاوردها و فرصتها  – گفتگو با دکتر حسن بهشتی پور  کارشناس مسائل بین المللی

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

ایران میزبان بزرگترین همایش بین‌المللی دهه‌‌های اخیر خود با عنوان شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد بود و در این اجلاس برای دوره‌ای سه ساله، ریاست  این جنبش را بر عهده گرفت در این بین برای بررسی بیشتر مهمترین دستاوردهای نشست تهران و فرصتهای سه ساله ریاست ایران به گفتگویی با حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین المللی پرداخته‌ایم:

واژگان کلیدی: اجلاس غیرمتعهدها، پیامد، فرصت، ایران، مصر، سیاست خارجی


 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نقش کنونی جنبش عدم تعهد در نظام جدید بین‌الملل مهمترین دستاوردهای بین اللملی نشست تهران برای سیاست خارجی کشور در  چه حوزه هایی است ؟

قبل از هر توضیحی باید توجه داشت که هر اجلاسی را باید در حد خود ارزیابی کرد. یعنی نه باید خیلی در مورد نتایج یک اجلاس اغراق کرد و نه اینکه نتایج و دستاورهای آن را نادیده گرفت. یکی از مشکلات ما این است که یا یک اجلاس را خیلی مهم میکنم و یا از اهمیت آن بسیار میکاهیم. چنانچه برخی خبرگزاری های خارجی اجلاس مانند تهران را بی اهمیت تلقی کردند. آنچه واقعیت دارد آن است که با توجه به عضویت و حضور ناظر دو سوم کشورهای جهان و کشورهایی مانند آفریقای جنوبی، ایران، هند، مصر،  ونزوئلا، اندونزی و …پتانسیل خوبی در جنبش عدم تعهد وجود دارد و در بین اعضای  ناظر هم کشورهایی مهمی همچون چین  و برزیل وجود دارد. در این حال با توجه به  نشست تهران و طرح بیش از ۸۰۰ موضوع  مختلف آنچه اهمیت دارد که تمایل از ابتدا براین بوده است که جنبش عدم تعهد جنبش باقی بماند نه نهاد و سازمان بین المللی. معنی آن است که رهبری دوره ای جنبش موظف است  دبیرخانه رادر کشور خود ایجاد واداره کند. علاوه بر این  اداره دفترهماهنگی جنبش درنیویورک تا سه سال آینده در دست ایران خواهد بود. در این حال ضعف جنبش  صرفا بیان نقطه نظرات از سوی رهبران دولتها است بدون اینکه مکانیزمی برای اجرایی شدن آنها بوجود آید . اما این به معنای بی خاصیت بودن این جنبش نیست زیرا در بسیاری از مجامع بین المللی  گروه جنبش عدم تعهد در مورد موضوعاتی کهاز پیش  با یکدیگر هماهنگی کرده اند مواضع مشترک اتخاذ می کنند و به این ترتیب کار را پیش می برند.  اجمله در مجمع عمومی سازمان ملل و یا آژانس بین المللی هسته ای، انکتاد،  نشست شورای حقوق بشر در ژنو و غیره

ادامه نوشته