رابطه رادیو با سیاست

در باره ارتباط رادیو با سیاست ،مصاحبه ای با ماهنامه  "اطلاع رسانی مدیریت  ارتباطات" داشتم  که پس از چاپ متن آن  در شماره بهمن ماه متن آنرا در اینجا قرار می دهم . این مصاحبه در آذر ماه گذشته برگزار شده است .

درباره رابطه ميان رسانه و ارتباطات همواره از نقش متقابل سياست بر رسانه و رسانه بر سياست سخن رفته است. با توجه به موضوع اين شماره ماهنامه مديريت ارتباطات مبني بر «نقش راديو در جابه‌جايي قدرت در كشورهاي در حال توسعه» و از آنجايي  كه جنابعالي به عنوان فردي از اصحاب رسانه حداقل 30 سال را در اين عرصه كار كرده و دوره‌اي هشت ساله نيزمدیرگروه تحقیق وتفسیررادیو های برون‌مرزی صدا و سیما بوده‌ايد، عقيده شما درباره نمودهاي تاثيرراديو برسياست چيست؟ راديو رسانه است و رسانه‌ها درحد خود تاثيرگذارهستند. البته بايد دامنه اين تاثيرگذاري را از حداقل 10 درصد تا 90 درصد در نظر گرفت. هرچقدر رسانه حرفه‌اي‌تر باشد تاثيرگذاري آن هم بر روي مردم هم بر روي سياست، اقتصاد، تجارت بيشتر است.

پارامترهای تعیین کننده بر میزان تاثیر گذاری رسانه

 يكي از پارامترهاي مهم تاثيرگذاري راديو اين است كه اين رسانه توسط افراد حرفه‌اي اداره ‌شود . افرد حرفه‌اي  كساني هیتند كه به خوبي  كار خود را بلد هستند . آنها مي‌دانند كه خبر را چگونه بايد تنظيم كرد كه براي جامعه مشكل‌ساز نباشد و در عين حال روشنگر هم باشد.

 پارامتر بعدي در تاثيرگذاري راديو سياست‌هاي آن است. يعني بايد ببينيم كه اين رسانه از طرف افراد دولتي اداره مي‌شود يا خصوصي. خطوط قرمز آن پهن است يا باريك. سياست‌ها هر چه قدر شفاف‌تر بوده و تفسيرپذیری كمتري داشته باشند  و به اصطلاح چيزي باشد كه براي همه مديران و سردبيران امور راديو قابل فهم باشد، راديو چون ديگر رسانه‌ها عملكرد بهتري خواهد داشت.

 پارامترسوم مخاطبان راديوهستند اين‌كه اين مخاطبان چه كساني هستند وچه اقشاري رادربرمی گیرد. بسیار مهم است.هرچقدرمخاطب راديوعام‌ترباشد،تاثيرگذاري آن بيشتر است. البته عام بودن به معنای عوام بودن تلقی نشود . در اینجا عام بودن به معنای آنکه رادیو مخاطبان بیشتری داشته باشد

پارامتر چهارم کبفیت مخاطبان است ، هرچه یک رادیو مخاطبان نخبه بیشتر داشته باشد ، این بهمعنای آن است که رادیو آنقدرموفق بوده که توانسته نخبگان را به برنامه های خود علاقه مند کند . از آنجا که نخبگان بر روی دهها و یا صدها و حتی در مواردی هزاران نفر دیگر تاثیرگذار هستند ، براین اساس می توان گفت میزان تاثیر گذاری رادیویی که مخاطبان نخبه بیشتری را به خود جلب کرده است حتما بیشتر از رادیویی است که نخبگان به ان توجهی ندارند .

پارامتر پنجم  بودجه و امكانات آن رادیو است. اين‌كه چقدر به لحاظ تكنيكي جلو هستند و از امكانات روز استفاده مي‌كنند. رادیویی که کمبود بودجه ندارد و می تواند از آخرین تجهیزات پیشرفته صدا رسانی و تولید برنامه های رادیویی استفاده کند این رادیو بستر بسیار مناسبی را برای تاثیر گذاری روی مخاطب بوجود آورده است .

خوب فرض كنيد راديويي با کارکنان حرفه‌اي داريم، بودجه‌اش محدوديت ندارد ، تجهیزات پیشرفته دارد و مخاطبش فراگیر است؛ خطوط قرمز شفاف درحداقل ممکن دارد. درنتیجه تاثيرگذاري اين راديو برسياست به حداکثر می رسد. اگرهركدام ازاين پارامتر‌ها (حرفه‌اي بودن کارکنان ، خطوط قرمز، بودجه و امكانات و مخاطب) حذف شود و یا در حد مورد قبول نباشد ، ميزان تاثيرگذاري راديو كم مي‌شود.

 

ادامه نوشته

مصاحبه با سایت دیپلماسی ایرانی در باره مذاکرات  استانبول

اين هفته شاهد مذاکرات هسته‌اى ايران و گروه 5+1 بوديم که بدون تعيين تاريخ و محل جديدى براى پيگيرى مذاکرات به اتمام رسيد. ارزيابى شما از اين مذاکرات چيست؟

در اين مذاکرات عملا هر دو طرف بر حرف‌ها و مواضع خود پافشارى کردند. ايران حرف‌هاى خود را زد و پيشنهادهاى خود را مطرح کرد که براى طرف مقابل قابل قبول نبود، از طرف ديگر هم کشورهاى 1+5 حرف خود را زدند که اين مواضع براى ايران قابل قبول نبود.

اما به نظر مى‌‌رسد حداقل حسن اين مذاکرات اين بود که هر دو طرف حرف‌هاى يک ديگر را تمام و کمال شنيدند و بيشتر از گذشته با مواضع يکديگر آشنا شدند. مذاکرات از اين جهت مثبت بود. اما از اين جهت که به توافقى براى مکان و تاريخ مذاکرات آينده دست پيدا نکردند، مى‌‌توان گفت که مذاکرات ناموفق بوده است.

با اين حال به نظر مى‌‌رسد که اصولا راه حلى جز مذاکره براى اين مسئله وجود ندارد. بايد دو طرف مذاکره کنند و به دستور گفت و گوى مشترکى دست يابند. يعنى آن چه رسانه‌هاى غربى ادعا مى‌‌کنند که ايران براى وقت کشى مذاکره مى‌‌کند، حرف بى ربطى است و با واقعيت‌هاى امروز تطبيق نمى‌‌کند. ايران به دنبال آن است که بتواند حق خود را براى طرف مقابل جا بيندازد. اين حق در قوانين بين المللى به ويژه ان پى تى براى ايران و همه کشورها تصريح شده است. اما اين حق بايد به وسيله گروه 1+5 به رسميت شناخته شود و اين مسئله نياز به گفت و گو و مذاکره دارد و بايد مواضع دو طرف به هم نزديک تر شود.

ادامه نوشته

پایان مذاکرات استانبول پایان روند مذاکرات نیست

ايران ادامه غني سازي اورانيوم را جزو لاينفک حقوق هسته اي خود مي داند، در حالي که غربي ها معتقدند ملازمه اي ميان استفاده از انرژي هسته اي با غني سازي در خاک ايران وجود ندارد. تاکيد ايران بر تداوم غني سازي اورانيوم به عنوان يک خط قرمز، مبتني بر تجاربي است که نمونه اخير آن در مورد تامين سوخت راکتور تهران رخ داد. غربي ها در حالي از تامين سوخت راکتور تهران سرباز زدند که اين راکتور صرفا مصارف درماني دارد. ايران حتي حاضر شد براي تامين سوخت اين راکتور انعطافي از خود در قالب بيانيه تهران نشان دهد که متاسفانه غربي ها حتي اين بيانيه را نپذيرفتند. اين در حالي است که ترکيه و برزيل بنا به درخواست باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا، وارد موضوع تبادل سوخت هسته اي براي تامين سوخت راکتور تهران شدند.  اين تجربه و تجربه هاي پيش از اين ايران را به اين نتيجه رسانده که قطعا به غني سازي اورانيوم ادامه دهد. تجربه نيز نشان داده است که هرگاه ايران محکم و قاطع برحقوق هسته اي خود تاکيد کرده است، طرف مقابل مجبور به يافتن راه حل هاي ميانه شده است.اگر گزارش خبرگزاري هاي غربي درباره رد شدن ۲ خواسته ايران صحت داشته باشد، اين امر لزوما به معناي خاتمه يافتن روند مذاکرات ايران و ۱+۵ نيست بلکه معتقدم همچنان راه حل هاي ميانه براي رسيدن به نتيجه اي که مبتني بر وضعيت برد- برد براي ۲ طرف باشد، وجود دارد.