ادامه نقد مطلب انقلاب مخملی

دوست عزیزم درپاسخ به نقد قبلی بازهم مطلب جالبتری را برایم ارسال کرده است که فکرمیکنم خواندنش برای همه مفید باشد برای همین به همراه پاسخ مطلب می توانید درادامه مطلب ملاحظه بفرماید دوست گرامی من در پاسخ به مطالب مطرح شده نقد خودرا بصورت بند به بند ارائه کرده است که مطالب توپر نوشته ایشان است

من بحث بازی با کلمات را ندارم اما شما بهتر از من می دانید که بکارگیری صحیح کلمات برای انتقال مفاهیم بسیاراهمیت دارد تا قضاوت دقیق تری بوجود بیاید تا دعوای انب و انگور نشود.

من هم بازی با کلمات را بلد نیستم ولی تحليل قالبی برایم اصطلاح تصور قالبی (Stereotype) را تداعی کرد. درهرحال منظورم این بود که جنابعالی که دورشدن ازتحلیل قالبی را هدف خود دانسته اید عملا درراستای تحلیل قالبی حرکت کرده اید. اما نه تحلیل قالبی رسمی بلکه تحلیل قالبی غیررسمی. حال با "ق" باشد یا با "غ".

برادرعزیز شما به خوبی واقف هستید از مدتها قبل صبح تا شب صدا و سیما به مردم می گوید آمریکا در ایران می خواست انقلاب مخملی به راه بیندازد که با شکست روبرو شد. این جریان بوِیژه بعد ازاظهارات رهبری در نماز جمعه که گفتند این احمق ها می خواستند در ایران انقلاب رنگی راه بیندازند وفکرکردند اینجا گرجستان است، شدت بیشتری گرفت . شما مقاله های روزنامه های کیهان ، جوان ، ایران ، وطن امروز ، رسالت ، سیاست روز و غیره را ببینید

دقیقاً به مقصود بنده اشاره کردید. من هم میخواستم همین نکته را برجسته کنم که درست است نوشته شما دورازتحلیل های قالبی است اما تحلیل های قالبی رسمی که به رسانه های آن در بالا اشاره کردید.اما درمقابل بسیارهماهنگ و نزدیک با تحلیل قالبی غیر رسمی است که در روزنامه های اعتماد ملی، اعتماد، حیات نو و ... بر آن تاکید میشود. پس شما هم به آن آفت که در مقدمه مقاله تان آورده اید دچار شده اید. البته بد نیست و این عیب نیست که تحلیل گر به یک دیدگاه نزدیک تروازدیدگاه دیگری دورترباشد. اما ملاحظه بنده صرفا تعریضی بود بر اینکه نوشته تان را دور از تحلیل های قالبی دانسته بودید.

بنده نه تحت تاثیراین فضا بلکه بر اساس برداشت خودم ازتحولاتی که آمریکا تحت عنوان انقلاب رنگی سازمان دهی کرده است،تحلیل خودم راحتی اگراشتباه هم باشد ارئه کرده ام. به عنوان مثال مولفه های ده گانه انقلاب رنگی را از فضای حاکم بر آنچه رسانه های مخالف می گویند، استخراج نکرده ام چون اصولا چنین تقسیم بندی را درمقاله ای ندیدم ، بلکه بر اساس آنچه که در صربستان،گرجستان،اوکراین وقرقیزستان اتفاق افتاده ازبایگانی شخصی که طی سالها یاداشت برداری ازتحولات این کشورها داشتم ارائه کرده ام.

نكته و ملاحظه اینجانب نیز ناظر بر جمع بندی شما بود نه مرور تاریخی و تبیین مولفه های ده گانه که قبلا هم آن را بسیار مفید و قابل استفاده دانستم.

ادامه نوشته

در نقد مقاله انقلاب رنگی

پس از انتشار مقاله ام در باره انقلاب مخملی وتفاوت ان با انقلاب رنگی حداقل دو روزنامه به همراه سه یا چهار سایت  بدون نقل از وبلاگ من ،این مقاله را باز نشرکردند برای اینجانب مساله ای نبود که این مقاله انتشار گسترده تری از این وبلاگ که روزانه کمتر از صد نفر مراجعه کننده دارد ، داشته باشد اما به دلیل حساس بودن مطالب مطرح شده ذکر نکردن منبع موجب شد که برای بعضی دوستان این تصور پیش بیاید که بنده این مقاله را برای آن روزنامه یا آن سایت خاص نوشته ام که از نظر تفاوت دیدگاه من با مواضع روزنامه ها و سایتهایی که منتشر کننده مقاله بودند ،جای تعجب داشت اما به هر حال یکی از دوستان نقد جالبی در نظرات وبلاگ گذاشته است که فکر کردم بد نیست پاسخی برای آن بنویسم تا موضوع بیشتر روشن شود منتهی قبل از ان باید در باره مقاله قبل به سه نکته توجه دهم

۱- قصد من در این مقاله آن بودکه ثابت کنم حرکتی که بعد از انتخابات در ایران در اعتراض به نتایج اعلام شده برگزار شد، هیچ ارتباطی با انقلاب مخملی یا انقلاب رنگی ندارد و نباید در مورد شبهه ای که در اذهان عمومی بوجود امده از راه برخورد فیزیکی وارد شد.

۲- نفی انقلاب رنگی در ایران به معنای آن نیست که نگارنده معتقد باشم که آمریکا هیچ قصد مداخله در ایران ندارد و تنها نظاره گر است بلکه دقیقا برعکس معتقدم آمریکا به دلیل مخالفت مبنایی با جمهوری اسلامی ایران همه تلاش خود را می کند تا نظام ایران را درمرحله اول وارد بلوک قدرت خود بکند و اگر نشد نظام ایران را از هر طریق ممکن سرنگون کند اگر عمری باقی بود در باره سیاست آمریکا در قبال انتخابات ایران تحلیل خودم را ارائه می دهم .

۳- اینکه آمریکا بخواهد در ایران انقلاب رنگی به راه بیندازد نافی این موضوع نیست که حرکت مردمی که معتقدند در انتخابات ایران تقلب شده است هیچ ارتباطی با آمریکا و انگلیس ندارد حتی اگر این حرکت در مواردی به نفع مواضع آمریکا و انگلیس و متحدانش باشد . قدرتهای بزرگ معمولا سعی می کنند از هر اختلافی به نفع خود بهره برداری کنند . ولی این موضوع نمی تواند وابستگی رهبران ودست اندرکاران معترض به نتایج انتخابات را ثابت کند در ادامه مطلب نقد دوست و همکار عزیزم را به همراه پاسخ های آن قرار می دهم که در صورت علاقه می توانید بر روی ادامه مطلب کلیک کنید   

ادامه نوشته