طرح مساله:

بدون شک برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در22خرداد ماه 1388 به نقطه عطفی در تاریخ مردم ایران تبدیل شد. شرکت نزدیک به هشتاد و پنج درصد کسانی که حق شرکت درانتخابات را داشتند به عنوان سرمایه بزرگی برای کشورمحسوب می شود. بدون شک برای بدست آوردن چنین سطحی ازاعتبارجهانی ایران به میلیون ها دلارسرمایه گذاری نیازداشت. اما چه شد که این فرصت تاریخی به یک تهدید ملی تبدیل شد؟ برای پاسخ دادن به این سئوال مهم باید به دو نکته توجه کرد :

اول این واقعیت که برای تحلیل آنچه که درانتخابات ایران گذشت نیازبه اطلاعات دقیق و صحیح  داریم.

 دوم آنکه گرایش های سیاسی تحلیل گرمی تواند آفت یک تحلیل منصفانه باشد.

 براین اساس ارائه تحلیل منصفانه برای پاسخ به پرسش مطرح شده برای نگارنده بسیاردشوار است زیرا نه اطلاعات دقیق وصحیح دارم ونه در باره هرچهار کاندیدا بی تفاوت هستم . با این وجود با استفاده ازداشته های تحلیلی و اطلاعات موثقی که اگرچه محدود اما قابل اتکا هستند ، تلاش می کنم پاسخی نسبتا دقیق برای سئوال دشوارمطرح شده ارائه کنم. اما نباید این نکته را ازنظر دورداشت که تحلیل دقیق ترماجرا نیازبه پاسخگویی به دو پرسش مهم تر دارد :

1- دراین مرحله برای برون رفت از بحران چه اقدام هایی می توان انجام داد؟

2- روند تحولات جاری به کدام سمت و سو حرکت می کند ؟