ارزیابی تقلب در انتخابات روسیه ، ترفند یا واقعیت

در پاسخ به دوستانی که در باره موضوع تقلب در انتخابات  روسیه را بصورت دقیق تر از من خواسته بودند مطلب ذیل را تهیه کردم که امیدوارم از نظر دوستان نیز بهره مندشوم

مقدمه :

هزاران نفر از شهروندان مسکو، پایتخت روسیه، روز شنبه بار دیگر در اعتراض به نتیجه انتخاباتی که در سیزدهم آذرماه برگزار شد ، به خیابان‌ها ریختند. تظاهرات اعتراضی گسترده درشهرهای مختلف روسیه  حکومت این کشوررا  به دستکاری در نتایج انتخابات متهم کردند.  

رسانه های خبری روسیه می گویند تظاهرات و اجتماعات برای اعتراض به نتایج انتخابات دوما روز شنبه در شهرهای مختلف روسیه از شهرهای ‘یوژنوساخالینسک’ و ‘ولادی وستوک’ در خاور دور گرفته تا سنت پترزبورگ در غرب روسیه برگزار شد. تظاهرات در اکثر شهرهای روسیه ازجمله ‘چلیابینسک’ ، ‘نووسیبیرسک’ ، ‘بارنائول’ ، ‘نیژنی تاگیل’ در فضای آرام و با مجوزهای نهادهای امنیتی برگزار شد.اما درشهرهای سنت پترزبورگ و نیژنی نووگراد تظاهرات دراعتراض به نتایج انتخابات دومای به دستگیری ۳۰ نفر از معترضان منجر شد.

به گفته  رسانه های خبری روسیه، تظاهرات و اجتماعات برای اعتراض به نتایج انتخابات دوما روز شنبه(سوم دی ماه 1390) در شهرهای مختلف روسیه از شهرهای ‘یوژنوساخالینسک’ و ‘ولادی وستوک’ در خاور دور گرفته تا سنت پترزبورگ در غرب روسیه برگزار شد. تظاهرات در اکثر شهرهای روسیه ازجمله ‘چلیابینسک’ ، ‘نووسیبیرسک’ ، ‘بارنائول’ ، ‘نیژنی تاگیل’ در فضای آرام و با مجوزهای نهادهای امنیتی برگزار شد.اما در شهرهای سنت پترزبورگ و نیژنی نووگراد تظاهرات در اعتراض به نتایج انتخابات دومای به دستگیری ۳۰ نفر از معترضان منجر شد.

بسیاری از مخالفان حکومت روسیه از جمله حزب ‘کمونیست روسیه’ و گروه های لیبرال معتقدند که حزب ‘روسیه واحد’ در انتخابات اخیر دوما آرای کمتری بدست آورده است.

اینکه عده زیادی از شهروندان روسیه در اعتراض به تقلب صورت گرفته در انتخابات پارلمانی به خیابان آمدند ، غیر قابل تردید است اما به واقع آنها بر سر رفتن اقای پوتین با هم متحد شدند و تلاش دارند با استفاده از روشی که در کشورهای شمال آفریقا وخاورمیانه شاهد آن هستیم؛پوتین و تیم سنت پترزبورگ رامجبور کنند تا یا دست به اصلاحات اساسی بزنند ویا درنهایت جای خود را بعد ازدوازده  سال به نخبگان جدید روسی بسپارند. اکنون باید دید آیا به راستی تقلبی ر انتخابت انجام شده یا مشکل در جای دیگری است؟ 

ادامه نوشته

آیا پوتین هم رفتنی است ؟

مقدمه :

هزاران نفر از شهروندان روسیه، روز شنبه سوم دی ماه 1390 بار دیگر در اعتراض به نتیجه انتخاباتی که درسیزدهم آذر ماه برگزار شد ، در شهرهای مختلف روسیه علیه  پوتین اقدام به راهپیمایی اعتراض آمیز کردند.  معترضانی که به‌رغم هوای بسیار سرد مسکو در اواخر ماه دسامبر به خیابان‌ها آمده‌اند معتقدند که حزب آقای پوتین با عنوان روسیه واحد تنها با دست‌کاری در نتیجه انتخابات مجلس این کشور بار دیگر توانسته است به قدرت برسد.اکنون سئوال اصلی آن است که انگیزه اصلی مخالفان پوتین چیست آیا آنها برای به زیر کشیدن او از قدرت نتایج انتخابات را بهانه کردند و یا براستی به دنبال برگزاری مجدد انتخابات هستند ؟ آیا پوتین هم رفتنی شده است؟ برای پاسخ این پرسش ها از چند گزارش و مقاله اساسی استفاده کردم که در اینجا می گذارم فکر می کنم برای همه کسانی که علاقه مند  هستند بدانند پشت داستا ن چیست ، جالب باشد.

ادامه نوشته

روسيه و نه هیچ کشور دیگری  شاه‌ كليد حل مشكلات ایران نيستند

مصاحبه ای در باره روابط ایران و روسیه داشتم که متن کامل آنرا در اینجا می گدارم منبع اصلی را در اینجا   می توانید ببینید

با تشکر از سرکار خانم محبی برای تنظیم این مصاحبه

اين روزها بحث روابط ايران با چين و روسيه بيش از پيش مورد توجه كارشناسان و ناظران داخلي و بين‌المللي قرار گرفته است با كشورهایي كه در مقاطع مختلف رفتارهايي متفاوت و بعضا متناقض داشته‌اند. در اين‌ميان حسن بهشتي‌پور، كارشناس بين‌الملل در حوزه روسيه و آسياي‌ميانه معتقد است نبايد مولفه‌ها و متغيرهاي تاثير‌گذار در سطح روابط ميان كشورها را ناديده گرفت. اين كارشناس تاثيرات مولفه‌ها و متغير‌ها در روابط ميان ايران و روسيه را در گفت‌وگويي با شرق تشريح كرد كه در ادامه مي‌خوانيد.

در‌حالي‌كه ايران به همياري چين و روسيه در عرصه بين‌الملل بسيار اميدوار است اما تفاوت زيادي ميان ارتباط ايران با چين و روسيه ديده مي‌شود، هرچند كه ارتباط تجاري گسترده‌اي با چين وجود دارد اما با روسيه، تنها همسايه ما كه عضو شوراي امنيت است، مسايل حل‌نشده‌اي وجود دارد. حال پيش‌فرض ما اين است كه اگر ارتباط با روسيه را مانند ارتباط با چين به نحوي پيش مي‌برديم كه منافع اين كشور در ايران درگير بود، آيا اكنون نتيجه بهتري نمي‌گرفتيم؟

دربررسی مناسبات بين كشورها بايد چند نكته را درنظر داشت؛ اول اينكه بايد ازهر نوع مطلق‌انگاري پرهيز كرد. درواقع مطلق انگاشتن دوستي‌ها، دشمني‌ها و همكاري يا عدم همكاري‌هاي بين‌المللي اشتباه است.

دوم اينكه بايد در نظر داشته باشيم كه كشورها بر اساس شرايط و نيازهاي خود در عرصه بين‌الملل تصميم مي‌گيرند واين نيازها و شرايط درهر زمان هم ممكن است تغييركند، بنابراين نبايد توقع داشته باشيم مناسباتي كه اكنون درعرصه بين‌الملل برقراراست براي هميشه ادامه پيدا كند.

سوم اينكه در مناسبات كشورها آنچه پايدار است منافع ملی كشورها است و دوستي‌ها و دشمني‌ها هيچ كدام پايدار نيستند. اگر به روابط كشورها دقت كنيد اين مساله را به‌وضوح مي‌بينيد، برای مثال كشور روسيه ارتباط دوستي عميقي با اوكراين يا بلاروس دارد اما بر سر مساله انرژي با اين كشورها اختلاف‌نظرهايي هم دارد يا آمريكا و رژيم اسراييل كه با هم مناسبات استراتژيك دارند اما بر سر مسايلي مانند جاسوسي پولارك از وزارت دفاع آمريكا براي اسراييل هم اختلاف دارند. در مورد كشور خودمان هم بايد گفت ما با تركيه ارتباط نزديكي داريم، ضمن اينكه همكاري‌هاي اقتصادي بلندمدت تعريف كرده‌ايم اما بر سر آينده سوريه و سامانه موشكي آمريكا در تركيه اختلاف هم داريم. بنابراين نمي‌توان به‌طور مطلق بر اساس اختلاف‌ها يا دوستي‌ها تصميم‌گيري كرد

ادامه نوشته