معمولادربحبوحه ماجراهایی که به موج‌های خبری گره‌ می‌خورد،تحلیل ماهیت واقعی حرکت دشوارتر می‌شود وبعد از گذشت یک دوره زمانی و روشن‌شدن ابعاد موضوع بهتر می‌توان اتفاقات را تحلیل کرد اما در باره سناریویی که اخیرا علیه ایران راه‌اندازی شده، به استناد اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده، می‌توان از دو زاویه جداگانه اما در ارتباط با هم  نگریست:

الف) سست بودن عناصر اصلی سناریوی تنظیم شده

1- گری سیک معاون مشاور امنیت ملی آمریکا در دوره کارتر، در وبلاگ خودش مطرح کرده است که اساسا ایران برای چه باید به چنین اقدامی در خاک آمریکا دست بزند و در حالی که هیچ نفعی از این حرکت عایدش نمی شود؟ ایران چرا باید فشار بین‌المللی را برای خود بخرد و به چیز مهمی هم نرسد؟ حذف سفیر عربستان سعودی در آمریکا چه کمکی به سیاست خارجی ایران در شرایط تحریم های بین المللی خواهد کرد؟
2- ماهیت گروه‌های درگیر در این ترور هم از طرف صاحب نظران داخل آمریکا هم  زیر سؤال رفته است. اساسا کار کردن با یک گروه غیرمسلمان آن هم در داخل خاک آمریکا با سابقه  سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تعارض است.
3- بحث مهم دیگری که روزنامه ها و رسانه‌های آمریکایی هم مطرح کرده‌اند، این است که اساسا انتقال 100هزار دلار پول به ایالات متحده آمریکا آن هم از طریق بانک در شرایطی که ایران در موقعیت تحریم بانکی قرار دارد و برای انتقال چند صد دلاربه آمریکا هم دچار مشکل است، چطور می‌تواند اتفاق افتاده باشد؟