جناب اقای اقاپور دیدگاه خود را در باره مطلب مربوط به دروغ بی بی سی برای من با ایمیل ارسال کرده اند چون در قسمت نظرگاه بیش از ۲۰۰۰ کلمه جا نداشته است از انجا که دیدم نکات اساسی در این نقد مطرح شده متن انرا در اینجا می گذارم ضمن انکه هنوز فرصت نکردم ژاسخ نقد قبلی که مفصل تر است بنویسم

در طول تاریخ یکصد ساله اخیر ایران در مقاطع بسیار کوتاه ، ما شاهد دوران طلایی و رشد روزافزون مطبوعات به عنوان رسانه مکتوب در کشورمان بوده ایم . در دوران مشروطه خواهی ، دوره 1320 تا 1325 ، بعد از انقلاب ایران تا سالهای 1358 و 1359 و در نهایت دوران پس از دوم خرداد 1376 تا 1378 .

    سن من تنها به دوره پایانی مربوط می شود . تنوع چاپ روزنامه ها و نشریات مختلف در کشور، شور و هیجان خاصی در مطالعه تمام صفحات روزنامه ها و بحث و تبادل نظر درباره مطالب مختلف آنها بوجود آمده بود. روزنامه نگاران درست یا غلط تلاش می کردند با چاپ مطالب حرفه ای تر در رقابت با سایر روزنامه ها، خوانندگان بیشتری را به خود جلب نمایند . شمارگان روزنامه ها به مراتب نسبت به امروز افزایش یافته بود . اما به دلیل همنشینی و عادت جامعه به نظام تک قدرتی و تصمیم گیری های فردی قهرآمیز از بالا به پایین  و همچنین نبود قانون مدون و عدم پایبندی به آن که در فرهنگ ما نیز رسوخ کرده است ، متاسفانه دوران آزادی بیان دیدگاهها و انتشار روزنامه های گوناگون در کشور ما به مانند دوره های پیش از آن ، همواره عمری کوتاه  داشته است و پس از مدتی با شدت عمل و برخورد شدید، تمام ابزار انتقال اطلاعات بسته و کنترل شده اند . 

    نکته مهمی که از آن زمان و پس از تعطیلی گسترده روزنامه ها  تا کنون فکر مرا را مشغول کرده است . به طور کلی در چارچوب نظری مدیران رسانه ها بر اساس سیاستگزاریهای نشات گرفته از شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه خود ، به انتخاب و گزینش رویدادها و اخبار و انتشار آنها به شکل راست و یا دروغ به مردم می پردازند و از تمام دانش ، تخصص و تکنولوژیها در این راستا بهره می گیرند .  به نظر من ماهیت تمام رسانه ها این چنین است .

    به سخن دیگر در جهان کنونی با ورود تکنولوژیهای جدید ارتباطی مانند اینترنت ، ماهواره و تلفن های همراه ، دیگر نمی توان اطلاعات و اخبار را در کنترل کامل نگه داشت . با فرض توجه به دیدگاههای استعماری و توطئه ای رسانه های کشورهای اروپایی و آمریکا ، این امر مهم را نمی توان نادیده گرفت که انبوه اطلاعات با دیدگاههای مختلف و متضاد از طریق رسانه های مختلف کوچک و بزرگ همین کشورها اشاعه می یابد . به طور حتم در این اطلاعات دروغ و فریب نیز وجود دارد .

    منتهی بر اساس تجربه پس از انقلاب اسلامی که تمام دوره نوجوانی و جوانی خود را طی کرده ام ، به این نتیجه رسیده ام که بسیار تشنه شندیدن و خواندن حرفها و نظرات و دیدگاههایی غیر از نظریات حاکم بر کشور هستم . دوست دارم غیر از آنچه صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان تنها و تنها رسانه دیداری و شنیداری کشور به عنوان زبان حکومت به شکل کاملا جانبدارانه بیان می کند ، بیانی مخالف و متفاوتی را بشنوم .

    انتظار من این است شما به عنوان یک محقق این موضوع را درک کنید ، کسی به دنبال جانبداری و طرفداری کورکورانه  از شبکه های بی بی سی و یا سی . ان . ان نیست . بلکه تنها دوست دارم در کشور من نیز این امکان وجود داشته باشد، رسانه های مختلفی بوجود بیایند که وابسته به حکومت و قدرت حاکم نباشند و مخاطبان بتوانند از میان انبوه دیدگاهها و نظرات متفاوت و مخالف ، اطلاعات خود را دریافت کنند و با تبادل آن داده ها  با دیگران ، خود به درستی یا نادرستی اطلاعاتی که کسب کرده اند پی ببرند و نه نهاد و ارگانی به مردم القاء و تعیین کنند که کدام مطلب  درست و کدام یک نادرست است و غیر این صورت  با  مخالفان و سوال کنندگان این امر  برخورد شدید انجام می گیرد .   

    آیا این انتظار به حق و اولیه یک انسان امروزی ، انتظار نا بجایی است . به نظر می رسد دغدغه نسل من و مانند ما ، مسئله  بدیهی و واقعی مانند  دروغ گویی های رسانه  بی بی سی و مانند آن نیست ، چرا که ما خود با این امر در رسانه ملی خود بسیار آشنا هستیم . بلکه این انتظار وجود دارد بجای اختصاص وقت و انرژی برای جنگیدن نابرابر و مبارزه رسانه ای که از ابتدا پاسخ آن مشخص است ، مسوولان کشور فرصتی برای برآورده کردن آرزوها و دغدغه های ذکر شده ما پیدا کنند تا خود با در کنار هم  قرار دادن اطلاعات و داده ها ، درست و نادرست بودن اخبار بی بی سی و سی ان ان را پیدا کنیم .

    به اعتقاد من تا زمانی که این شرایط فراهم نشود هر چقدر تلاش شود تا دروغ های بی بی سی و مانند آن را آشکار گردد ، نه تنها نتیجه نخواهد داشت بلکه بیشتر مردم با ولع و حرص بیشتر به مطالعه اخبار و اطلاعات آن رسانه ها خواهند پرداخت و اطمینان بیشتری به آنها پیدا خواهند کرد . این امر به نوعی تبلیغ برای   بی بی سی و ضد تبلیغ برای کسانی که منع آنها را می کنند تبدیل خواهد شد .   

 خود شکن باش ، آینه شکستن خطاست .پاسخ نقد را درادامه مطلب ببینید